عروسمون خودشو قاطی دعوای بچه ها میکنه.

ببین من سالای اول زندگیم خیلی اخت شدم باهاشون ولی باورت میشه همه چیو ازم پنهون میکردن خواهرشوهرم مثلا پنج شمبه مراسمش بود بما چارشنبه گفتن یعنی کلا همه چیو ا عروسا قایم میکنن یا دعوت میکردم با بچه کوچیک یکی نمیومد کمکم من مامانم اینا پیشم نیستن هزارجور غذا دس تنها درست میکردم بعد نمیگفتن خسته شده یدونه ظرفم نمیشستن منظورم اینه تا بدی نبینی بدی نمیکنی

منم به ی ورم میگیرمشون دیگه هرچند این رفتارم خودمم اذیت میکنه چون تو ذاتم اینجوری نیستم

ای کاش از اون خونه میرفتند. البته بگم همون قدر که تو و خواهرت سهم دارید داداش و بچش هم سهم دارند 

پس قانونا نمیتونی تعیین تکلیف کنی

اخه شرایطشون خاصه 

مادر بچه متاسفانه هم بچه هم پدر بچه رو تحریک میکنه 

بهتره پدر مادر بچه هم بیان پایین فردا همین بچه چیزیش بشه مادر بچه فتنه عالم رو بپا میکنه 

بعضیا واقعا اخلاقشون نرمال نیست هر چی هم محبت کنن به بچه خوبی کنن به بچه اما مادر بچه طوری بچه رو تربیت کرده که به کوچکترین حرکت عکس العمل منفی نشون میده و لوس شده 

عزیزم اون همسزشه ی عمر قراره باهاش زندگی کنه مگه میدون جنکه طرف شما باشه یا اون

بعدم اگه طرف شما باشه خوبه تو زندگیش ب مشکل بربخوره و ازهم بپاشه 

هرروز کلی تاپیک میزنن ک شوهرم طرف خونوادشه و ازین حرفا...

قرار نیس بعد ازدواج مث زمان مجردی باشه الان نقشش عوض شده

ن ما داداشم حتاالانم زنگ میزنه یکی ازدخترا میره کمک بعد مهمونیاشم نمیشه کمکش نکنیم ظرف نشوریم..

امااون میاد دست نمیزنه..

مراسمی خاسگاری چیزی باشه بهشون نمیگیم چون هربار ک رد میکنیم بعدش ک میفهمید متلک میپروند وقتی نمیشه..سر نمیگیره بگیم ک چی..بعد دیگ تا قضیه محکم نشه نمیگیم..

خود زنداداشمم همه چیزو ازمون مخفی میکنه اصلا خودش بهمون یادداد.

مثلا یبار داشتن میرفتن بانک..میدونستما چون داداشم گفته بود .تو کوچه پرسیدم کجا میرید..پرید گف بیرون..گفتم بانک میرید گف ن بیرون😒😒😳😳

مقصر داداشته که آدمش نمیکنه

چقد بدم میاد از مردایی که فقط سر

خانواده خودشون شیرن ولی زانو میزنن جلوی زنشون

اونم زنای شارلاتانی مثل این 😐😐

اگه پدرت و داداشت بی طرف باشن و به شما و زن داداشت

یه جور تذکر بدن مشکل حل میشه ولی وقتی یکی شمشیر 

از رو میبنده واسه دعوا دیگه حقشه باهاش جدی بر خوردکنن

حالا یا شما یا زن داداشتت 

دقیقا منو خاهرامم میگیم انگار داداشمون وجود نداره..هرمشکلی پیش بیاد نمیگیم اع اون هس روش حساب کنیم..اونو نادید میگیریم..

میددنی همش تقصیر برادرمونه..ک باعث شده رفتار زنش باما اینجور باشه..

چرا واقعا اینجوریه؟

بخاطر تربیت ماهاس..

نمتونیم ب اونا چیزی بگیم اونااینجوری پرو شدن..

نمتونیم سر شوهرمونم سیاست کنیم اونم سمت خانوادشه..

من تو خونه خودم اصصلا حق ندارم حرفی از خاهر مادر پدر یاداداشاش بزنم ک یوقت ب اقا برنخوره وگرنه جنجال میشه توخونمون..حتا بچهامم حق بی احترامی یا حرفی چیزی نسبت ب عمه عمو ندارن حتا توخونه..جایی ک نیستن اونا

پسرم یبار تعریف کرد عمه بهم گفته مث مارمولک دراز شدی..نمدونم مارمولک چ ربطی ب قد داره🙄منم بش گفتم خودتی مارمولک..

باباش اننننقققد دعواش کرد ک ب چی حقی بعمت اینجوری گفتی...دیگ ازون ببعد بچهام میدونن اسمشونو نباید بیارن حتا بشوخی