کتک میزنه عصبی بشه کنترل رو رفتارش نداره اعصابش خرد بشه بچه ارو یجور میزنه نفسش قط بشه
همه چیو میزنه میشکونه
تعهد نداره
فقط خودش مهمه اصلن نمیفهمه من بچه ارو مهد ثبت نام کردم نکردم یا لباس داریم نداریم خیلی بی خیاله دست خودش نیست من 7 سال باهاش جنگیدم درستش کنم ولی بعد 7 سال فهمیدم دست خودش نروده مغز اینجور دستور میداده
وای ن این اینطور نبود
عصن دست بزن نداره و خیانت و اینا اهلش نبود تو این ی سالی ک بودم
خیلیم مهربونه
اما خب مثن ب سرش میزنه ی چیز بخوره حتی اگ بد‌باشه میخوره به عواقب فکر نمیکنه...
یکم بیخیالو هست مثن من حرص بخورم این ارومه..
یا سر قضیه همین بازی هزاربار قول داده اما خب‌دوباره‌رفته
این اخریا چهارماه بود نرفت بازم‌رفته ک دیگ من گفتمش نمیتونم اعتماد کنم بهتون
نخیر اصلن خیلی مهربون بود خیلی عاشق بود قبل ازدواج بعد ازدواج متوحه خیانتای پی در پیش شدم بعد از چتاش با دخترا فهمیدم این روابط چند نفره دوس داره بخاطر همین نمیتونه به من پایبند باشه اوایل دست بزن نداشت خودشو میزد کم کم دستش سمت من دراز شد
