گریه کردم و یه کم سبک شدم
چن ساله ازدواج کردیم و دوتا بچه داریم
اخلاقش بده و خیلی بابت رفتاراش اذیت میشم
اما چند روزه شدیدا دلم براش سوخت
امروز دیکه اشکم در اومد
واسه خونه خودمون و مانانش خرید کرد
بعد یه مبلغی زد به حسابم که برای خودمو بچه ها لباس پاییزه بگیرم
بعد همون کاپشن کهنه و رنگ و رو رفته با اون شلوارش که از، بس پوشیده شبیه زیر شلوار شل و وارفته شده رو پوشید و رفت
در کشورو باز میکنم حتی زیر پو شاش نخ نما و پاره
بعد کشوی بچه هام لباسا نو و شیک
لباسای منم بد نیست
ولی اون حتی یه لباس به در دبه خور نداره
همیشه بهش میگم بد جنس و بد اخلاقی
ولی این روزا دارم فکر میکنم چه قدر از خود گذشته و مهربونه🥺