میخوام برای بچه م جشن ۴۰ روزگی بگیرم و پدر مادرم رو دعوت کنم ، چون خانواده همسرم بنا به دلایلی که توی پستهای قبلم هست ، این مدت ما رو خونه شون راه نمیدادن ، نمیخوام هم دعوتشون کنم ، کل ۹ ماه بارداری من رو مادرشوهرم هیییچ کاری برام نکرد دریغ از یک کمک با اینکه تک عروسشم و خودشم سرحال و پولداره، الان که بچه دنیا اومده همسرم میخواد اونا هم مث خانواده من حضور داشته باشن ولی من نمیخوام.چون تمام کمک‌ها و دردسرهام با خانواده م بود.
مطمئنا همسرم ناراحت میشه ولی مهم نیست برام
چپن من این ۹ ماه رو زجر کشیدم از دستشون نه اون
خب دعوت نکن
جشن چهل روزگی؟ چیز خاصیه؟ میتونی بگی میخوام خانوادمو دعوت کنم
عزیزم چی میشه مگه خانوادشو دعوت کنه؟شما از نبود اونا زجر کشیدین
دیگه شمر هم که باشن خانوده شوهرتونن اونم دوست داره تو مراسم بچه اش باشن!به نظرم هر چی بگی فقط اوقات خودتو تلخ میکنی دعوتشون کن تلافی رو هم بذار واسه یک موقعیت مناسب که به کمکت نیاز دارن!
عزیزم همسرت عاقلانه رفتار میکنه..به هرحال پدرومادرشن..واینکه پدربزرگ ومادربزرگ بچه شمان..
اینو بدونید ماباید ازدیگران انتظار هیچی داشته باشیم ..
خانواده شماکمک کردن باشه لطف کردن وشما خیلی جاهای دیگه میتونید جبران کنید براشون..
ولی به خاطر این مسائلی که گفتید نمیتونید پدرومادرهمسرتون رو دعوت نکنید..اگه دعوت کنید پیش همسرتون عزیز میشید..لطفا بادعوت نکردنشون باعث ناراحتی همسرتون نشید..
هم لطفا دعوتشون کنید وهم باروی باز ازشون پذیرایی کنید..بزارید کدورت ها رفع بشه..دنیا دوروزه و واقعا ارزش این کارها رو نداره
نه از بدرفتاری شون ، همیشه از ما طلبکارند درصورتیکه همه میدونن اونا مقصرند ولی خیلی متکبر هستن ، کل بارداری فقط هفته ای یکبار زنگ میزد حالمو می‌پرسید ولی خودشون راهمون نمیدادن
جلوی خانواده م سرشکسته م کردن چون هیچوقت کنارمون نبودن ارزش قائل نشدن
دو تا مسأله جدا رو داری با هم قاطی میکنی
مشکلی که با خانواده ش داری توقعی که داری رو باید با مدیریت خودت و شوهرت حل کنی
اینکه همسرت دوست داره پدر مادرش توی مراسم بچه ش باشن یه مسأله جداست واقعا اینکه بگی اون مشکل بوده پس من اونا رو مهمونی راه نمیدم راه حل نیست فقط مقابله به مثله
باید اون مسأله حل بشه و بین خودت و شوهرت به یه نتیجه ای برسید که هر دو نفر هشتاد درصد راضی باشید
ممکنه اون راه حل این باشه که روابط محدود بشه ممکنه هر راهی باشه ولی هر چی هست تصمیمی هست که دو نفر گرفتین
اون مشکل اونجا حل نشده تو داری اینجا جبران میکنی
این رفتار ها فاصله ایجاد میکنه بین تون
میگی برام مهم نیست ناراحت بشه به نظرت درسته این حرف ؟
بعدا نگی بچه اومد زندگی مون به هم ریخت از هم فاصله گرفتیما بچه فقط باعث میشه موقعیت های جدیدی ایجاد بشه و این شما و تصمیم هاتون هستین که رابطه رو خراب میکنید
چرا راه ندادن حتما مشکل دوطرفه بوده مگه الکی میشه همچین رفتاری کرد
جور دیگه ازشون تشکر کن..جشنی که برای کوچولوت میگیری باید دوطرف هم حضور داشته باشن..بعدا عکس وفیلم باشه با نگاه کردن بهش ناراحتی پیش میاد..دوباره تکرار میشه ودلخوریا روی هم سوار میشن ومیشه کینه..
منم توی زایمانم مادرم جراحی کرده بود وخواهرم خیلی زحمت کشید..یه کادو خوب براش گرفتم وازش قدردانی کردم
پدرشون بیماری روانی دارن ، مادرشوهرم هم اهل بدگویی کردنه ، کلا پدرشوهرم با توجه به بیماریش و حرفای زنش، گفته منو همسرم نریم خونه شون، مادرشوهرم دختر نداره و پدرشوهر من هم عاشقم بود، انقدر ازم بد گفت که پدرشوهرم هیلی عجیب غریب با من بد شد
چون چشم نداشت ببینه هیچ زنی جز خودش توی دل شوهرش جانباز کنه ....
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
16 ثانیه پیش
20 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
