بچه ها من ۵ ماهه با یکی وارد رابطه شدم ۲۶ سالشه بعد خیلی خیلی دوسم داره یعنی بفهمه یه ذره باهاش سرد شدم زنگ میزنه گریه میکنه و میخواد همه چیزو درست کنه
۳ ماه که از رابطمون گذشت گفت که یکساله سرطان داره و اول بار نگفته که من ولش نکنم و راست میگفت و باهاش دکتر رفتم و مطمئنم از این مسئله ولی ولش نکردم
بعد گذشت دیدم موقع بحث و اینا خیلی عصبی رفتار میکنه باهاش صحبت کردم و خودشو اصلاح کرد و دیگه تند برخورد نکرد دو شب پیش پیام داد خواستگاری کرد گفت هروقت بگی میایم خونتون خواستگاری منم بخاطر رفتارایی که از قبل نشون داده بود همین عصبی شدناش و دیر گفتن مریضیش و اینجور چیزا گفتم نه و من نسبت بهت سرد شدم و هرچی گفت درستش میکنم قبول نکردم و باهاش بهم زدم اون هنوز داشت حرف میزد من از همه جا بلاکش کردم
از طرفی پسر خوبیه و دوسم داره و قصدش جدیه و دلم براش تنگ شده
از طرفی هم میترسم باهاش ازدواج کنم سر مریضیش و اتفاقی براش بیفته و تو اوج جوونیم بدبخت شم نمیشه هم الکی ادامه داد و وابسته شد و تهش هیچی به هیچی
تصمیم درست چیه توروخدا شما بهم بگید؟