من ی ساله عقدم هرجا ک پا داد برام عوضی بازی در اوردن خانواده شوهرم مثلأ تا دیدن با شوهرم بهرم رفتن سرویس طلامو گرفتن تالار و فیلمبردار رو گرفتن منم مثل اسگلا میمونم براشون ن احترامی ن هیچی خانواده من تو هیجا نیستن ولی خانواده اون میخان همه جا باشن الانم مامانش میخاد بیاد باهامون کت و شلوار ببینه منم دلم میخاد حالشو بگیرم ولی نمیدونم چجوری
خب نرو بگو نیازی ب ن نظر من ندارین شما همه کارارو خودتون انجام میدین
ای بابا چقد میپرسی خدایاتوبه خب هرکاری میخای بکن تو ک بحرف ما نیستی چرا هی میپرسی
عزیزم فقط با شوهرت باید حرف بزنبگو من‌میخام‌اینرتنی بگیرم‌یکی‌دیدم‌خوشگله و ...
پولش رو بده
حالا یا بعدا برو خودو‌تنهایی بگیر
یا ی روز دم‌در بکشونش بگو میخام ببینمت بعد بگو راستی اون‌پیج گفت اون کت شلوار زدگی داشت بیکاری بریم‌بیرون؟
عزیزم ببین اگه شوهرت بچه ننه هست و تو مواقع دیگه هم مادرشو دخالت میده خب حق داری ناراحت باشی و به همسرت بگو ولی اگه بچه ننه نیست سخت نگیر، بذار بیاد پسرش یه بار داماد میشه اذیت خودت نکن و این روزا رو آسون بگیر که خاطرات خوبش براتون بمونه
حرف زدم گفتم ببین خانواده من ی جا نیمدن با ما ب خودشون اجازه ندادن بیان گفت من اعصاب ندارم و فلان گوشیو قطع کرد راجبشم دیگه حرف نزد معلومه رفته ب مامانش گفته و فکر میکنم قرار برن بخرن بگن اینترنتی سفارش دادیم پولشو بزن مثلآ
فقط باید با سیاست رفتار کنی و همسرتو سمت خودت بکشونی وگرنه زندگیت از دست رفته،هیچ وقت بدی مادرشو جلوش نگو همیشه زبون خوش داشته باش،تا همسرت بدونه ذاتت خوبه و وقتی کسی در حقت بدی میکنه پشتت در بیاد،به نظرم بذار مادرش بیاد و روی خوش نشون بده،به همسرتم بگو به خاطر اون و عشقتون این کارو میکنی،اگه همچین چیزیو تو خودت میبینی که بسم الله وگرنه یه عمر باید بجنگی
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
14 ثانیه پیش
15 ثانیه پیش
15 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
