خانوما تاپیک اخرم بخونین .. ب شوهرم گفتم موضوع رو الان. دعوای اساسی شدو الان از خونه رفتو گف با ی آدم هیز زندگی نکن. دیگ نمیتونم تحملت کنم دیگ نمیتومم زندگی کنم باهات انقد بمون تو این خونه تا بپوسی و رف.
چند وقته مشاوره میریم بهم کف شوهرت دیگ خسته شده. دیگ اینجور مردی گیرت نمیادا کمتر اذیت کن.
فک کنم اون روز رسید ک تحملش سر اومده دیگ شوهرم. تنهام خونه دارم ب ۸ودکشی فک میکنم
من همه جوره باختم بریدم.
بخاطر کودکی بدی ک داشتم و تو خانوادم تنش بوده زندگی الانمم اینطور شده خطا زیاد داشتم. مشاورم میگ...
الانم خودم خلاص کنم بهتر
جای من بودی چیکار میکردی؟🤣🤣انقد کتک خوردم همه جام درد میکنه فحش و دری و وری هم تا دلت بخواد
تازه ب زور موندم تو خونه میخواد بندازتم بیرون
منم دیشب دعوام شد بعد 6 سال. هرچی از دهنم اومد گفتم یکساعت گریه کردم
چند سالتونه شما و شوهرت عزیزم؟
آدم ناراحت میشه بهش بی احترامی بشه ولی اینکه اینقد ناراحت بشی که از صبح داری گریه میکنی خودتو اذیت میکنی
بی خیال بابا با الاغ گفتن ایشون نه شما الاغ میشی نه هیچی فقط با ادامه دادن ناراحتی هم اعصابتو خراب میکنی هم موهاتو سفید هم پوستت داغون
تو زندگی بیشترین بها رو به خودت بده
اینی که میگم چون خودم تجربه دارم و یکی مثل یکی شما تو خونه دارم الان سعی میکنم درکش کنم و ناراحتیم بخاطر اعصاب خودم زیاد طول ندم
خیلی اخلاقش خوبه خیلی. همیشه دعا میکردم واسه دخترم یکی مثل باباش گیرش بیاد.بالا گفتم 6 سال زن وشوهری م. دیشب اولین بار بود دعوامون شد اونم سر بچه. سر بچم داشت نفسش میرفت از گریه خونه بابام اینا بودیم اونم خونه بابام سرم داد زد چیکار داری میکنی اومدیم خونه بحثمون شد
اهان اشکال نداره عزیزم بحثای اینجوری پیش میاد سعی کن با سیاستای زنونه اوضاع رو اروم‌کنی و از این‌موقعیت ب نفع خودت استفاده کن بزار بیشتر شیفته ی ازخودگذشتی و وفاداری و محبت و احترامت بشه بحثو ادامه دار نکن اگه اومد برای اشتی با پختگی و ارامش کامل قبولش کن
