منو نامزدم تو رابطه لانگ دیستنسیم ـ تا به حالاعکس دونفره نداشتیم😓
اگر روزی از خاورمیانه پرسیدند بگو خاکی بود که افغانش به ایران میگریخت ایرانی اش به ترکیه ، ترکش به سرزمین سبز ها و بور ها ....که رفتن های ما هجرت نبود گریز بود ، سفر نکردیم کوچانده شدیم ، بگو از مرگ به آوارگی پناهنده شدیم.از خفت به بی وطنی!
اگر روزی از خاورمیانه پرسیدند بگو خاکی بود که افغانش به ایران میگریخت ایرانی اش به ترکیه ، ترکش به سرزمین سبز ها و بور ها ....که رفتن های ما هجرت نبود گریز بود ، سفر نکردیم کوچانده شدیم ، بگو از مرگ به آوارگی پناهنده شدیم.از خفت به بی وطنی!
.من آنقدر معمولی هستم که هیچ کس شیفته ی حرف زدنم نشود،قلب هیچ کس با دیدنم نلرزد،کسی برای چشم هایم نمیردو شعری در وصف پیچ و خم گیسوانم سروده نشود...من آنقدر معمولی هستم که هیچ کس با خندیدنم ته دلش ضعف نرود،هیچ کس از نبودنم غصه اش نگیرد وجای خالیم توی ذوق نزند...من یک آدم معمولی هستم،حتی از معمولی هم معمولی تر،ولی دوست داشتن را بلدم،اینکه با تمام وجودم یک نفر را دوست داشته باشم بلدم،اینکه برای بودنش و ماندنش از جان و دل مایه بگذارم هم بلدم....
اگر روزی از خاورمیانه پرسیدند بگو خاکی بود که افغانش به ایران میگریخت ایرانی اش به ترکیه ، ترکش به سرزمین سبز ها و بور ها ....که رفتن های ما هجرت نبود گریز بود ، سفر نکردیم کوچانده شدیم ، بگو از مرگ به آوارگی پناهنده شدیم.از خفت به بی وطنی!
اگر روزی از خاورمیانه پرسیدند بگو خاکی بود که افغانش به ایران میگریخت ایرانی اش به ترکیه ، ترکش به سرزمین سبز ها و بور ها ....که رفتن های ما هجرت نبود گریز بود ، سفر نکردیم کوچانده شدیم ، بگو از مرگ به آوارگی پناهنده شدیم.از خفت به بی وطنی!
منم زیاد بلد نیستم باهاش کار کنم ولی یادمه دخترم باهاش کار میکرد
من تو این چیزا خنگم واقعا
.من آنقدر معمولی هستم که هیچ کس شیفته ی حرف زدنم نشود،قلب هیچ کس با دیدنم نلرزد،کسی برای چشم هایم نمیردو شعری در وصف پیچ و خم گیسوانم سروده نشود...من آنقدر معمولی هستم که هیچ کس با خندیدنم ته دلش ضعف نرود،هیچ کس از نبودنم غصه اش نگیرد وجای خالیم توی ذوق نزند...من یک آدم معمولی هستم،حتی از معمولی هم معمولی تر،ولی دوست داشتن را بلدم،اینکه با تمام وجودم یک نفر را دوست داشته باشم بلدم،اینکه برای بودنش و ماندنش از جان و دل مایه بگذارم هم بلدم....
منم زیاد بلد نیستم باهاش کار کنم ولی یادمه دخترم باهاش کار میکرد من تو این چیزا خنگم واقعا & ...
باش مرسی💚
اگر روزی از خاورمیانه پرسیدند بگو خاکی بود که افغانش به ایران میگریخت ایرانی اش به ترکیه ، ترکش به سرزمین سبز ها و بور ها ....که رفتن های ما هجرت نبود گریز بود ، سفر نکردیم کوچانده شدیم ، بگو از مرگ به آوارگی پناهنده شدیم.از خفت به بی وطنی!