یعنی ی بزرگتر پشتش باشه دست ب هرکاری میزنه و ترسی نداره ک کسی بش چیزی بگه الان برعکس این حسو دارم انگار خیلی حرف برا گفتن دارم ولی چون کسی هوامونو نداره نمتونیم بگیم تو خونه خودم انگار غریبم🙂
اگه منظورمو فهمیدین خودتون میدونین چی میگم
من این حس به شوهرم دارم
میدونم چی میگی
ن والا ندیدم من... :(
همیشه جلو روم واستاده بودن😁
میفهمم اما برعکس شرایط تو
من هیچوقت کسی پشتم نبوده هرکاری کردم فقط خودم بودم .نمیفهمم
من کسی پشتم نیس ولی کار خودمو بدون ترس انجام میدم
از‌بچگی همینجوری بودم
نگا ب پشتم نمیکنم ، نگا ب خودم میکنم
ما همین دیروز رفتیم یه خونه بخریم
مالک که یه پیرمرد بود گفت کسی رو دارین که پشتتون باشه؟ و ما تنها ترین و بی کس ترین هستیم
هر چی گفتیم ما که داریم بهت چک میدیم اگه پاس نشد خودمون میکنیم زندان .حالا ما یه مقدار پولمون نقد بود یه مقدار هم یه واحد آپارتمان که به راحتی فروش میرفت
گفت نه خونه رو نداد
دقیقا حست داریم.اینروزا بی کسی زیاده.
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
30 ثانیه پیش
33 ثانیه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
