خوب کردی
خب مشکل من شوهرم بود که قبلا بهش گفتم به پدر مادرت بگو دخالت نکننن هیچی نمیگفت حتی گفتم چرا بابات انقدر برای پوشش من نظر میده وقتی زن داداش ها و خواهرات بی حجابن میگفت نظر خودمو پرسیده که بفهمه شوهرم چی میخواد از حجاب میخواس اجازه دخالت نده
قصدش امر ب خیره ناراحت نشو
حرف از حجاب و نماز ک در شرع و دین ما واجبه زده
اینو یه راهنمایی پدرانه ببین
اینا فقط برای جون عروس بیچاره زرنگ ن یکی نیس بگه اگه میتونید دخترای خودتون جمع کنید
منم اوایل گیر میدادن ب پوشش م الآنم اخم و تخم میکنن ولی دیگه اصلا برام مهم نیست هر جور بخوام میپوشم
من اگ بجات بودم همونجا میگفتم آرایش کردن و حجاب و اعتقاد و نماز یه چیز شخصیه
من همینجوری ک هستم راحتم و مشکلی ندارم
هرکسی رو تو قبر خودش میخوابونن
خیلی جدی میگفتی یکمم خودتو میگرفتی دیگ چیزی نمیگفت
البته کار خوبی کردی ک به گوششون رسوندی
اگ آدم باشه دیگ تکرار نمیکنه
حق ندارن تو چیزای انقد شخصی دخالت کنن
ب اون چ اصلا
بزرگتر احترامش رو نگه میدارم ببینم دخالت می کنه باهاش گرم‌نمیگیرم و سرد رفتار می کنم ولی محترمانه کم حرف میزنم
باید مرزبندی درست باشه اونم با رفتار خودت الان بری تو جمعشون دوباره حرف بزنید بیشتراز نیاز ممکنه همین کارا پیش بیاد
عروس و پدرشوهر به عقیده من بیشتراز احوال پرسی نیاز به صحبت کردن باهم ندارن
به بزرگترا میگم تو رو قرآن به نماز خواندن کسی گیر ندین...نماز رو درست حسابی یاد بدین بعد خوند یا نخوند گردن خودش ...
من از بچگی هیچکس نبود نماز یادم بده ولی اینقدر نماز نخوندنم رو تو سرم کوبیدن که الان با اینکه نماز رو دوست دارم اما همش نمازم قضا میشه ...الان نمی‌دونم
با این همه نمازی که به گردن منه چکار کنم ...
برای آخرین بار میگم کاری نداشته باشید کی نمازش رو خوند یا نه ؟
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
29 ثانیه پیش
30 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
