خودم خیلی سختی کشیدم خواهرام همین طور باید دختر بزرگ کنم نمیدونم آینده شون چی میشه 😭😭😭 افسرده شدم کاش نازا بودم دخترام حیف شدن که من مادرشون هستم دختر بزرگم ۱۰سالش هنوز نتونستم کنار بیام باخودم
من بچه دوممو که بدنیا آوردم افسردگی شدبد گرفتم،جوری که زندگی برام اینقدر بی معنی بود که روزی چندبار به خودکشی فکر میکردم...کلی مشاورو روانپزشک،کلی دارو،همدریدیای شوهرم که پا به پام روزای سختو میگذروند،گریه های مامانم بخاطر حال بدم،هیچکدوم ذره ای حالمو تغییر نداد فقط به عشق دخترم خودمو از اون شرایط کشیدم بیرون....
فرزند هدیه خداونده..شما با صداقت احساستونو بیان میکنید ولی ممکنه غضب خدا رو به همراه داشته باشه..والا بنده که پدر هستم تنها دوست من دخترمه.کسی که توی هر شرایطی همراه و دلسوز من بوده و هست.حتی توی سن کم
آقا هستم....چه بزرگ آفتی ست،،غمین بودن و نتوان گریستن