2777
2789
سرت رو نمی‌برند من حاظرم برگردم ب اون دوران هرچی هم کتک بخورم وقتی سر سفره عقد بگی نه دیگه کاری نمیت ...

من از بین بد و بدتر بد رو انتخاب کردم 

پدر و مادرم حتی واسه خریدای مدرسه کلی فحشم میدن یه شلوار میخرن تا پاره نشه یکی دیگه نمیخرن 

برمیگشتمم جوری اذیتم میکردن که برم با یکی ۳۰ ساله ازدواج کنم

بودَنِت‌تَمومِ‌دَردامو‌خوب‌میکُنِه 🍃♥️Arman

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

چجوری درسش رو ادامه بده!؟  اگه مدرسه بفهمه ازدواج کرده که دیگه راهش نمیدن

بزرگسالان

 ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ...ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ  کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…🖤🌱
دلیلشون چی بود تو این سن کم میخوان شوهرت بدن؟ به شوهرت گفتی چی گفت؟ اختلاف سنیتون چقدره؟

دلایلشون=پدرش فلان جا خونه داره ماینش شاسیه خونشون فلان جاست پسره دانشجوی کامپیوتره اخلاق خوب قد و بالای خوب دیگه چی میخوای😏

گفت تا خودت آمادگی نداشته باشی من اصلاً نزدیکتم نمیشم عین دو تا دوست 

قول میدم کم کم علاقه مند بشی قول میدم کاری کنم دوسم داشته باشی و...

من ۱۵ اون ۲۱

بودَنِت‌تَمومِ‌دَردامو‌خوب‌میکُنِه 🍃♥️Arman
منم یه جورای اجباری بود هرچقد گفتم نمیخوامش دلیل اوردن گفتن خوبه از یه طرف مامانم یه طرف خواهرم کم ا ...

مث من

اوایل فک میکردم فق منم ک این سرنوشت و دارم ولی حالا... انگار خدا ی جاهایی حوصلش سر رفته سرنوشت بعضیامون و کپی کرده بدون حق کپی رایت💔🙃

 ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ...ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ  کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…🖤🌱
منم یه جورای اجباری بود هرچقد گفتم نمیخوامش دلیل اوردن گفتن خوبه از یه طرف مامانم یه طرف خواهرم کم ا ...

حق داری آدم عصبانی میشه 

شوهرمم فعلاً تو این چند روز اخلاق بدی نشون نداده و یجورایی سعی میکنم دلمو به دست بیاره اخلاق خوبی داره و شوخه 

نمیدونم چی بگم ولی از خانوادم بهتره

بودَنِت‌تَمومِ‌دَردامو‌خوب‌میکُنِه 🍃♥️Arman
دلایلشون=پدرش فلان جا خونه داره ماینش شاسیه خونشون فلان جاست پسره دانشجوی کامپیوتره اخلاق خوب قد و ب ...

خوبه ایشالا مهرش ب دلت بیوفته من و شوهرم ۱۲ سال اختلاف سنی داریم

مرد خوبیه ولی خیلی مشکلات از سر گذروندم 

پیر شدم با مشکلات تو اون سن کم تا اوندم همه چی و یاد گرفتم

فقط قبول نکن ک با مادر شوهر ی جا زندگی کنی چون نابود میشی از اول خونه جدا بگیر

 ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ...ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ  کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…🖤🌱
شرایطش که کلا بد نیست خدایی اخلاقش چه جوریه؟

اخلاقشم ...چند روز نیست که خطبه عقد خونده شده 

ولی بد نیست خوبه همش سعی داره دلمو به دست بیاره 

دیروزم لوازم باشگاه با ساکش گرفته بود و خودش رفته بود باشگاه ثبت نامم کرده بود 


بودَنِت‌تَمومِ‌دَردامو‌خوب‌میکُنِه 🍃♥️Arman
حق داری آدم عصبانی میشه  شوهرمم فعلاً تو این چند روز اخلاق بدی نشون نداده و یجورایی سعی میکنم ...

اره فک کن شوهر خواهرم این همه سنگشو به سین میزد بعد ازدواج رفت بدگویی کرد مامانمم پیش من گفت تازه برگشت گف ببین این ادم درستی نی طلاهاتو یه وقت بهش ندی یعنی دلم میخواست کله همشون بکنم درحالی همه حرفا اشتباه بود شوهرخواهرم یه چی اشتباهی متوجه شده بود رفته بود چپه تعریف کرده بود

خوبه ایشالا مهرش ب دلت بیوفته من و شوهرم ۱۲ سال اختلاف سنی داریم مرد خوبیه ولی خیلی مشکلات از سر گذ ...

درکت میکنم امیدوارم به مراد دلت برسی 

تو تبریز دانشجوعه البتی داره انتقالی میگیره بره تهران پدرشم قراره همونجا خونه بگیره

بودَنِت‌تَمومِ‌دَردامو‌خوب‌میکُنِه 🍃♥️Arman
اره فک کن شوهر خواهرم این همه سنگشو به سین میزد بعد ازدواج رفت بدگویی کرد مامانمم پیش من گفت تازه بر ...

منم جات بودم کلشونو میکندم 

بعدش میزنن زیر حرفاشون

بودَنِت‌تَمومِ‌دَردامو‌خوب‌میکُنِه 🍃♥️Arman
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
توسط   zariqwp  |  10 ساعت پیش
توسط   bff_  |  1 روز پیش