الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
چجوری درسش رو ادامه بده!؟ اگه مدرسه بفهمه ازدواج کرده که دیگه راهش نمیدن
بزرگسالان
ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ...ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…🖤🌱
منم یه جورای اجباری بود هرچقد گفتم نمیخوامش دلیل اوردن گفتن خوبه از یه طرف مامانم یه طرف خواهرم کم ا ...
مث من
اوایل فک میکردم فق منم ک این سرنوشت و دارم ولی حالا... انگار خدا ی جاهایی حوصلش سر رفته سرنوشت بعضیامون و کپی کرده بدون حق کپی رایت💔🙃
ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ...ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…🖤🌱
دلایلشون=پدرش فلان جا خونه داره ماینش شاسیه خونشون فلان جاست پسره دانشجوی کامپیوتره اخلاق خوب قد و ب ...
خوبه ایشالا مهرش ب دلت بیوفته من و شوهرم ۱۲ سال اختلاف سنی داریم
مرد خوبیه ولی خیلی مشکلات از سر گذروندم
پیر شدم با مشکلات تو اون سن کم تا اوندم همه چی و یاد گرفتم
فقط قبول نکن ک با مادر شوهر ی جا زندگی کنی چون نابود میشی از اول خونه جدا بگیر
ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ...ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…🖤🌱
حق داری آدم عصبانی میشه شوهرمم فعلاً تو این چند روز اخلاق بدی نشون نداده و یجورایی سعی میکنم ...
اره فک کن شوهر خواهرم این همه سنگشو به سین میزد بعد ازدواج رفت بدگویی کرد مامانمم پیش من گفت تازه برگشت گف ببین این ادم درستی نی طلاهاتو یه وقت بهش ندی یعنی دلم میخواست کله همشون بکنم درحالی همه حرفا اشتباه بود شوهرخواهرم یه چی اشتباهی متوجه شده بود رفته بود چپه تعریف کرده بود