زندگی بدون جدال باخانواده همسردریک ساختمون

خدا نصیبت کنه

مسائل مختلفی پیش اومده ک من چشم پوشی کردم

یا ندیده و‌نشنیده میگیرم ازشون و حتا ب همسرم منتقل نمیکنم

چون از جنجال بدم میاد

بخاطر همین روابط رو کنترل میکنم و اونها هم ب حریم من احترام میذارن 

برای زندگی باید ی سری آگاهی داشت نسبت ب افراد و اطرافت وگرن سنگ روی سنگ بند نمیشه

کسی ک نااگاهانه برخورد کنه یا احساسی تصمیم بگیره زندگی خودشو نابود کرده اونم در این شرایط ک فقط کسایی ک نزدیک خانواده همسر هستن درک میکنن

من چقد زجر کشیدم سر این موضوع یه جا بودن

ینی من حاظرم تو ی انباری زندگی کنم ولی باهاشون یجا نباشم با اینکه الان تو ی شهریم باز دخالتاشون هس چ برسه تو ی ساختمون باشیم

ببین. برت خودت برنامه داشته باش 

مثلا عصره.  باید خواهر شوهر  سلام کنی 

بگو. مثلا  نشستم دارم لوبیا پاک  می کنم 

دارم درس بچه هام نگاه می کنم 

مثلا. بگو.  عصرها. من شام  درست می کنم. 

عصرها 

من  برنامه پیاده روی دارم 

جمعه ها از قبل برنامه  ریزی کن به شوهرت بگو. جمعه آینده بریم فلان جا قشنگ حا بنداز 

من مستقلم. اما شوهرم. جمعه  ها. دوست داره با ونا 

خانوادش بره بیرون 

من یه هفته دو هفته قبلش میگم.  پسرم میگفت.  بریم  فلان. ج که  آب داره 

فلان جا. تفریحیه

تا حدودی. موثر. افتاده 

اره ولی دارم جدا میشم دیگه🙂🥲

احترامش نو نگه دار ولی باب میل اونام رفتار نکن یبار تعارف کردی دفعه بد نکن  هر چیم گفتن ب چپت نباسخ برات مهم نباشه اوایل جنگ جدل میکنن بد عادت میکنن ولی ب هر حال دخالت تو رفت آمد خرید و تربیت بچع هست و خواهد بود  تنها راهش اینه ب چپت نباشخ تا اعصاب و زندگی آرومی داشته باشی با تشکر.. اینجانب فردی که 5 ساله سابقه زندگی با خانواده شوهر را داسته و همین الانم در این شرایط هستم😂

من 9 ساله باهاشون تو یه ساختمونم، تمام این مشکلات رو دارم. همسر منم تک پسره و 6 تا خواهر شوهر دارم

خداییش خواهرشوهرام جلوی روم چیزی نمیگن مگر اینکه پشت سرم کرم بریزن ولی امان از مادرو پدر شوهرم به همه چیز زندگیم کار دارن 

به تعداد دفعات رفت و آمد به تعداد کیسه های خریدم، به قیمت لباس یا هر چیزی که بخر، به مکان خرید، به ساعت حمام رفتن خودم یا دخترم، دخالت‌هاشون تمومی نداره

شما باید جوری با سیاست رفتار کنی که اونا بفهمن رنجوندن و اذیت کردنه تو باعثه این میشه پسرشونم ناراحت کنن .