2777
2789
عنوان

خانمهایی که یه ساختمان هستن با مادرشوهر میشه بیاین

| مشاهده متن کامل بحث + 325 بازدید | 48 پست

من دو ساله ازدواج کردم ،از اولش از من انتظار داشتن برم کنیزیشونو بکنم درسته تو یه ساختمونیم ولی خونه رو شوهرم ساخته ،ولی من از همون اولش سعی کردم نرم خونشون چون اگه برم مجبور میشدم کار کنم اونم نه فقط برای خودش برای هر مهمون که اونم فقط دخترا وعروسای دیگش بودن ،چند باری پدرشوهرم ازم گله کرد که چرا نمیای چرا کمک نمیکنی به مادر شوهرت تو وظیفته مارو نگهداری وفلان ،درحالی که برای بقیه بچه هاش هزار تا کار کرد که خونه مستقل ساختن حتی برادرشوهر کوچیکم بعد ما مستقل شد به لطف پدر مادرش ،منم قشنگ گفتم که فکر کنید منم اینجا نیستم مثل بقیه عروساتون ،درسته الان دیگه جواب سلاممو نمیدن بهم اصلا محل نمیدن ومن مجبورم هر روز روی نحسشونو ببینم وبی محلی ببینم چون حیاطمون مشترکه ،ولی حداقل از مزاحمتاشون راحت شدم ،هرروز میومدن فلانی بیا شام بزار مهمون داریم و ....

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

بخدااا عین مادر شوهر من پشت سرم بد میگه میگه پسرم پشیمونه اینو گرفته در حالی ک شوهرم رفت باعاش دعوا ...

میگفتی خانوادم جهاز دادن که این خونه شده خونه اونوقت واسه اومدن از شما اجازه میگیرن؟؟ بیشعورها.

شوهر من میگه کمی صبر کن بزار وام جور کنم یه زمین بخرم یکی دو سال بعد زمین رو عوض کنم یا بفروشم ک بتونیم از اینجا بریم وگرنه هیچی نداریم با چی میخوای بریم از اینجا اوایل راضی نبود ک بریم ولی از وقتی حامله شدم و دید ک چجوری اذیتم میکنن راضی شد 

پام میشکست نمیومدم اینجا من نمیدونستم اینجوری میشه حال و روزم نمیدونستم خودمو پیر میکنم اینجا کاش به ...

اشکال ندارع عزیزم تو نمیومذی شوهرت میاوردت  چون پول رهن خونه نداشته فدا سرت الان دیر نشده پسنداز کنی ضرر نمیکنی بخدا نمیشه میدونم من شوهرم ماهی ۱۱ بزور در میاره همونم هفت ملیون پسنداز کردیم الان از اون روزی که دعوا شد نمیشه گرونه همه چی میدونم حالا وامم  دوستای شوهرت شاید پیدا کنم براش وام بهترین چیزه خورد خورد میدین خونه کوچیک رهن کن بخدا آسایش داری نزار برجای باریک بکشه مثل من نزار حرکات شکسته بشه شوهرت خر کن قربوت صدقش برو بد آخر شب یواش یواش بهش بگو عشقم  اینجوریه راحت نیستم دوستدارم تو خونه لباس خوشگل لختی بپوشم جلوت نمیتونم میترسم یهو بیاد کسی بریم رهن کنیم جای رو من شوهرم راضی شده فقط دنبال پولیم الان بریم 

من دو ساله ازدواج کردم ،از اولش از من انتظار داشتن برم کنیزیشونو بکنم درسته تو یه ساختمونیم ولی خونه ...

من هزار بار این حرفا رو بهشون گفتم بازم از رو نمیرن از بس ک پر رو هستن ینس ببینی میگی تو عمرم همچین پر رویی ندیده بودم مخصوصا مادرشوهرم اونقدر تنبله حتی چایی هم نمیده به مهموناش میاد منو صدا میکنه بیا چایی بده

اشکال ندارع عزیزم تو نمیومذی شوهرت میاوردت  چون پول رهن خونه نداشته فدا سرت الان دیر نشده پسندا ...

دقیقا منم راضیش کردم ولی پول لعنتی نیست خدا ایران رو داغون کنه که با گرونیهاشون جوون ها این همه فشار و مشکل میکشن

میگفتی خانوادم جهاز دادن که این خونه شده خونه اونوقت واسه اومدن از شما اجازه میگیرن؟؟ بیشعورها. شوه ...

وای خودااا مثل شوهر من قبل این ک دعوا بشه می‌گفت پول بگیرم زمین بخرم چند سالی اینجوری خونه بخرم گفتم باشه یه ماه پیش مامانم اومد اینجا دعوا کردن خونواد شوهرم باهاشون ک برید خونتون خرج پسرم زیاد شد شوعرمم رفت بالا مادرش خواهرش کتک زد باباشم میخاست بزنه گفت خاک تو سرتون من میدم آبروم بردین جلو فامیلام الآنم پول دستمون بیاد بریم نزار ب جای باریک مثل ما بکشه متمعنم تو هم دقیق شوهرت راضی میشه خونه رهن کنید مهمون دعوت کن یا مسافرت برو بد میشناسیشون ب بابام زنگ زدن گفتن پسرم هر روز با دخترت شماره تهرانه پول پسنداز نمیکنه بابام گفت جووونن خوب اول زندگیه گفت ن چرا مسافرت رفتن چرا همش میگردن

من هزار بار این حرفا رو بهشون گفتم بازم از رو نمیرن از بس ک پر رو هستن ینس ببینی میگی تو عمرم همچین ...

اه اه ادم حالش بهم میخوره ،نه برای من مادرشوهرم پدرشوهرمو میده جلو چون مثلا ریش سفیده وهمه مجبورن به حرفش گوش کنن ،ومن گوش نکردم الان شدم بد عالم ،مال من کار یکی دوبار نبود که خودمم بچه دار نمیشم از صبح تاشب تنهام خونه تو روخدا بارداری دعا کن منم بچه دار بشم سه تا سقط کردم اصلا حال روحیم خوب نیست جاری کوچیکم شب عروسیش حامله شد اونم هرروز اونجاست ومن باید برای اونم کار میکردم چون دست به سیاه سفید نمیزنه ،بعد با این حال روحیم مینشستم به افاده خانم واسه بچش گوش میکردم وکار میکردم چرا؟چون پدرشوهرم خواسته،برن گمشن همشون

اسی زیاد دهن به دهنش نگذار، وقتی میاد خونه ات یا بخواب یا خودتو به کری بزن خودش ضایع میشه میره. 

از تایپیک متوجه شدم اون میگه توهم مدام جواب میده. 

در مورد خونه تکونی هم باید دهن کجی نگاش میکردی

وقتی میگم سرم درد میکنه ببخشید نمیتونم کمکتون کنم، میگه ینی در اون حد سرت درد میکنه نمیتونی کار کنی؟ ...

خوب این ادم بدذات رو نباید باهاش یه جا باشی

همسرتم نباید باور کنه

میری پیشش گوشی ببر صدا ضبط کن دستش رو برای همسرت رو‌کن

به دخترش و پسرش وشوهرش بگو دروغشو وقتی عمسرت باور نمیکنه

چرا بچه اوردی تو اون زندگی که موندگار بشی بااون روانیا

وقتی در رو قفل میکنم جوری در رو میزنه انگار جنگ شده یا با صدای بلند بلند صدام میکنه تا در رو باز کنم ...

خیلی راحت بگو خونه ام حذیم خصوصیم هست که در رو قفل میکنم که لال بشه

انقدر قفل کن که عادت کنه

ازاول ازدواجت باید قفل میکردی که عادت کنه  الانم دیر نشده

کلیداتم عوض کن توپی دررومنظورمه که وقتی خونه نیستی نیفته دور زندگیت شنیدم از بچه های اینجا

اه اه ادم حالش بهم میخوره ،نه برای من مادرشوهرم پدرشوهرمو میده جلو چون مثلا ریش سفیده وهمه مجبورن به ...

عزیزم برو دعا بگیر بگرد یه جا خوب پیدا کن دعا میدن ببند ب کمرت ایشالا خدا درست می‌کنه اعتقاد داشته باش فقط 

دقیقا منم راضیش کردم ولی پول لعنتی نیست خدا ایران رو داغون کنه که با گرونیهاشون جوون ها این همه فشار ...

درسته باید بریم از ایران دیشب منو شوهرم فکرامون کردیم فعلا پول جم میکنیم پسنداز بد جهاز ماشینمون میفروشبم میریم فرانسه بخدا کارتون خاب باشیم اونجا میرزهاونجا بری هنر داشته باشی راحت پول در میاری 

شوهرم زیاد پایه نیست وگرنه من خودم هرچی لازم باشه میکنم 

به شوهرت نگو من یه جا میشناسم ولی پول میگیره خودمم گرفتم شوهرم خبر نداره پولات پسنداز کن برات بگیرم یا خودت اگ کسیو می‌شناسی دوستان اینا یواشکی بگو برات بگیرن بپرس چی میخاد اسم رسم کیا رو میخاد بد بهت میگه راحت یه روز بگو میرم خونه مامانم اصن بگو مادرت بگیره چ می‌دونم یکی خیلی صمیمی باشه باعات 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792