وقتی میگم سرم درد میکنه ببخشید نمیتونم کمکتون کنم، میگه ینی در اون حد سرت درد میکنه نمیتونی کار کنی؟؟؟ یعنی اونقدر در داری که نتونی فلان کار رو انجام بدی؟؟ میگم اره در اون حد میگه باشه پس، عصر ک شوهرم میاد میگه مادرم میگه زنت بهم گفت پاشو برو ببینم من مگه کلفت تو هستم فلان کار رو برات انجام بدم😑 از دهن من حرف جور میکنه میگه اون چیزی ک اتفاق افتاده رو نمیگه
پول پسنداز کنید مثلا شوهرت ماهی ۲۰ در میاره ده تومن بزاره کنار ده تومن خرج کنه هر ماه همینقدر کنار بزارید ماهم الان همین کارو میکنیم تازه اول زندگیمونه ب بچه داری نرسیدیم تو اول باید خونت جدا میکردی بد بچه دار میشدی حالام ک بچه داری سعی کن پول پسنداز کنی یا بری یا ب شوهرت بگی باهاشون حرف بزنه قفل بزار بزار دعوا بشه نترس درم میزنن همش پشت سر هم نرو باز نکن یه روز بد بگو حموم بودم روز دیگ باز کن یه روز دیگ بگو هندسفری زدم کم کم یاد میگیره زیاد نیاد محل نده ساده نباش دختر
از مجرد ها خواهش میکنم پابوستون هم میشم ولی خودتون رو بدبخت نکنین حتی خانواده همسرتون فرشته هم باشن یه ساختمان نرین کلا ازشون دور باشین وگرنه هر روز با اعصاب خرابی و شبهایی صبح کردن با گریه و نداشتن آرامش به سر می‌برین
میدونم عزیزم فعلا خداتو شکر کن نگفته برید از این خونه پول پسنداز کن ما که بهمون یه ماه فرصت داده پول جم کنیم بااااید بریم فکن پول نداریم کجا برید رهن خونه ایقد بالا رفته آدم تخم نمیکنه بره خدا ایشالا ب همه جوونا کمک کنه یادت نره خونه تو نیست اونجا فکن سال دیگ باید بری پسنداز کن
هیچی تا وقتی اونجایی باید تحمل کنی
منم یادمه بچم تازه بدنیا آمده بود صبح یدفعه درو وا میکرد میومد تو خونه مه پاشو شیرش بده بچه رو منم از شب تا صبح بیدار تازه خوابونده بودمش همش پایین بودن خیلی اذیت شدم توی همه چیزمم دخالت میکردن
بخدااا عین مادر شوهر من پشت سرم بد میگه میگه پسرم پشیمونه اینو گرفته در حالی ک شوهرم رفت باعاش دعوا کرد گفت چند جا رفتی اینو گفتی کجا پشیمونم خونوده شوهرم افریته هستن ابرو نزاشتن برام جلو خونودم گفت چرا اومدین خونش خب خونه دخترش اومده ب تو چه بخدا پیام دادم ب پدرشوهرم گفتم خجالت بکش یه روز خونودم از مشهد اومدن بجای مهمان نواز ی میگی برید خدااااا ب زمین گرم بشونتش هر روز نفرینش میکنم ایقد فپش دعوا شدههه تو خوبه رفت آمد میکنی زرنگ باش با سیاست رفتار کن یا وام جور کن
