من همسرم محکم تصمیم به جدایی گرفته ولمون کرده میگه توافقی جدا شیم تمومش کنیم بعد ۱۰سال و ۲تا دختر کوچیک خیلی زجر دارم میکشم هیچی کم نگذاشتم واسه بچهذهام موندم و اون راحت زیر همه چیز میزنه من دیگه بهذخودم دارم میقبولونم که جدا بشم ولی نگران آینده خودم و بچه هام کسی بوده مثل من بعدش چهجور شده خوب شده تروخدا راهنماییم کنید
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
فقط موندم چرا به چه علت باید پشیمون بشی من جات بودم شوتش میکردم از زندگیم بیرون خودم با بچه هام راحت زندگی میکردم چون بود و نبود این شوهر و پدر هیچ فرقی نداره تو زندگیتون
به نظرم یه مدت پیگیر طلاق نشو انگار ذهنش ارومنیست و نمیدونه چی داره میگه بزار یه ...
این دفعه دوم که اینو گفت دفعه اول گریه کردمو گفتم من میمونم و صبحش گل خرید آشتی کردیم اینبار خیلی محکم تر قبل بود من عمل کردم اونجا پیشم بود و گذاشتم خونه گفت من میرم و توافق کرد راجب خونه و گفت به کسی نگوخودمون جدا میشیم کار و به بزرگترت نکشونیم پادرمیونی کنن قبل هم میگفت به جون بچه ها دوستت ندارم ولم کن برو دنبال زندگیت