هنوز هیچ حرفی باهم نزدیم ولی درکل اخلاق خانوادش مخصوصن پدرش اصلا دوست ندارم همش حرف از حجاب میزنه ک من گفتم اگه اوکی شد موقع حرف زدن اینارو شرط میکنم ک حجاب منو دیدین در چ حده و اومدین و نمیتونم بخاطر حرف باباش چادری بشم
دقیقن میخاستم برم دانشگاه ک میدونم دیدمو نسبت به همه چی تعقیر میده ولی وقتی اومدن گفتن و من گفتم الان امادگیشو ندارم میخام درس بخونم گفتن منتظرم.میمونه و فقط حرفا زده بشه منم چون دوسش داشتم وقت خاستم ک فکر کنم
راجب اینا گفتم اگه اوکی شدیم حرفامو بهش میزنم ک نمیتونم بخاطر باباش حجاب کنم ولی اینکه ارزشش رو داره نمیدونم واقن هیچ حرفی باهاش نزدم خودمم میخام همینو بفهمم ک ارزش داره در رو روی همه فرصت هام میبندم
نگا جیگرم سنت کمه خیلی چیزا تجربه نکردی ....ب خودت میای میبینی درگیر زندگی و بچه و فلان شدی
میبننی همه از دانشگاه و پیشرفت و فلان حرف میزنن ولی تو میای تاپیک مادرشوهر خواهر شوهر میزنی ....مخصوصا اینکه طبقه بالای اونا میخوای زندگی کنی
اینا رو مثل یه ابجی ازم بشنو 🤍🤗...من هم دانشگاه رفتم هم خواهر برادر ازدواج کرده دارم هم کلی خپاستگار اقوام و غریبه ک دوستمم داشتن ....
برو دانشگاهت اونم اگه دوست داشته باشه وایمیسته تا ماشین و فلان بخره پیشرفت کنه دوسال دیگ بیاد بگیرتت..
اون تمام عشق و حالاشو کرده دوراشو زده الان اومده سراغ ی دسته گل تازه ...حتی ممکنه نذاره بری دانشگاه ...
ب حرفام فک کن راهنمایی دیگه خواستی درخدمتم 🫂
مرسی عشقم بابت حرفای خوبی ک زدی منم خودمو اصلا آماده برای ازدواج نمیبینم ولی وقتی فکرشو میکنم جواب رد ک دادم اگه رفت برای کسی دیگه و ازدواج کردن نمیتونم تحمل کنم
من گفتم بهشون میخام درس بخونم اونام گفتن منتظر میمونن اگه جواب مثبت باشه و فقط ی حرفایی زده باشه میترسمم چند سال دیگ طرز فکرم و نظرم کلن عوض شه با معیارهام خیلی تو دوراهیم
