من تنها بودم و هیچکس خونه نبود
از ترسم در اتاق خواب و بسته بودم و تنها تو هال خوابیده بودم
یهو دیدم یکی از پشت داره با لگد محکم میکوبه به در اتاق خواب
حدود نیم ساعت داشت میکوبید با لگد به در اتاق
ولی من تنها بودم خونه، هیشکی نبود تو اتاق، اتاق هم خالی بود و منم از ترس درش و بسته بودم تو هال بودم
منتها یکی انگار تو اتاق بود، و هی از پشت میکوبید به در