اون خونه ماست بچه هاش از خونه انداختن بیرون اومد با ما زندگی کنه من اصلا راضی نبودم فقط بخاطر شوهرم که خیلی اصرار کرد حالا خیلی خیلی حرف میزنه خیلی ام میخوره ، خوردنش هیچی حالا میگیم نمیتونه ولی کلا من نمیتونم حرف زدنش تحمل کنم یعنی من از اتاق که بیرون میام شروع میکنه حرف زدن اصلا جرات نمیکنی نگاهش کنی درمورد موضوعات چرت و پرت سه ساعت حرف میزنه من خیلی خسته میشم سردرد میگیرم بعد آخرش دیگه به شوهرم گفتم اونم انگار به خواهرش گفته که بهش گوشزد کنه نمیشه که یک عمر داریم زندگی می‌کنیم هر ثانیه حرف یا شوهرم میاد میگیرتش به حرف تا ۱۲ شب اصلا گفتم پیره مگه لنگ جا فقط نیست؟ خوب یک اتاق در اختیارشه غذاشو بخوره بره بخوابه بس دیگه اینهمه حرف ، بعد فوق‌العاده ام کثیفه
به حق همین روز خدا دشمن ادمم محتاج بچه نکنه
فقط میتونم بگم خیلی بیچاره اس
البته تو هم حق داری
روش فشاره خودتو راضی نشون بده ببرش بیرون و...تا اروم بشه
آخ کاش آدما پیر نشنو زود بمیرن ک سربار نشن .همه ما پیر میشم آواره این خونه اون خونه
شرایط خیلی سختیه خدا صبرت بده
حالا خوبه باز دوبهم زن نیست
گناه داره عزیزم حتما میخواد درد دل کنه.مادر خودتم بود همین کارو میکردی؟
آخی بنده خدا پیره نه!؟چن سالشه!؟؟
پیرا همینن چن سال آخر عمرشون زیاد میخودن و زیاد حرف میزنن.خدا هیچ کسو پیر نکنه
مگه خودش خونه نداشته
اونم آدمه مگه میتونه بیس چاری خفه خون بگیره
ان شالله شرایط جور بشه هم اون از خونتون بره و سربار نباشه هم شما به استقلال برسی.خدایا هیچکسو ب این روز ننداز💔😢
خیلییی بدجنسی
فک کن مامان خودته درباره مامانتم اینجوری میگی
آخی عزیزم
مادر من هم سن اش بالاس
خدایی زیاد حرف میزنه
ب خاطر تنهایی شون
قدیمی ها سواد ندارن ک با گوشی سرگرم شن🥲
میدونم خیلی سخته به توام خیلی حق میدم که حوصله نداشته باشی
ولی دیدی بچه ها تا چندسال کثیف کاری دارن پرحرفن و ... آدمای پیر دقیقا همونطوری میشن دوباره با پیری برمیگردی به بچگی و ...
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
11 ثانیه پیش
13 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
