یه بار سرکلاس بودیم استادیوم گفت خودتونو معرفی کنید
با خودم گفتم اسممو که گفتم شهرمو هم بگم چون از شعرای مختلف میان
بلند شدم با اعتماد بنفس گفتم به نام خدا ...... هستم از .......
اینو که گفتم کل کلاس ترکید 😂
هیچ وقت یادم نمیره
یه بارم عجله داشتم یهو با صورت رفتم تو در شیشه ای جلوی حراست😂