2777
2789

۱۹سالم بود وتازه ازدواج کرده بودم.جاریم کلی از خانواده ی شوهرم بد میگفت،خوب منم یا سکوت میکردم یا بعضی وقتا برا اینکه ناراحت نشه ،میگفتم مثلن اونروز با من هم همچین برخوردی کردن.

یه  روز برادر شوهرم ،گفت من تو رو میشناسم ،زنمو هم میشناسم ،پیشش درد دل نکن حرفاتو همه جا میزنه پیش خانوادم پیش خانوادش پیش من.

بش گفتم اما خودش شروع میکنه گفت همه چی و میدونم.

میخواد ازت حرف بکشه.

ومن تا الان که ۱۲سال میگذره حتی جرات ندارم پای درد دلش بشینم.

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

منم ی ساله عقد کردم جاریم این بلا رو سرم آورد... از خانواده شوهر بد میگفت بعد ک منم ی چیزی میگفتم همه جا جار میرد و ی دعوا اساسی راه انداخت بعدش قطع رابطه کردم دیگه دعوا ها تموم شد 

وزن فعلی 48 کیلو وزن هدف 60 کیلو 💓عشق حقوق💓

خداپدر و مادرشو بیامرزه برا من ک برادرشوهره از جاریه داغون تره حرف میزاره دهنم و میخواد همه جا خرابم کنه قدرشو بدون

میشه برا تو دلیم یه صلوات بفرستی که سالم بیاد تو بغلم❤️امیدوارم این حس نصیب همه منتظرا بشه و شمایی که این متن رو میخونی به خواستت برسی
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز