2777
2789
عنوان

خستم از این دنیا و ادماش

221 بازدید | 16 پست

تو این چن سالی ک عروسی کردم اینقد از دست خانواده شوهر کشیدم و یجوری از چشمم افتادن ک وقتی کنارشونم لحظه ب لظه ش برام عذابه چن روز اومدم مسافرت خونه پدرم بعد ۶ ماه تا عصابم آروم شه خواهرشوهرم ب شوهرم گفته چرا اونجا میرین خونه ما نمیایین  هفته بعدم بیایین خونه ما تا خونشونم ۲ ساعت راهه ب شوهرم گفتم صب بریم شب برگردیم  بچم جای دیگه میرم نمیخابه اذیت میکنه الان اینجاهم  همه خاموشی میزنیم میخابیم تا اونم بخوابه ولی برم خونه خواهرشوهرم ده نفر آدم تو ی خونه باید یکی یکی بگم  ساکت باشین  خلاصه خیلی بد قلقه ۱۸ ماهس  شوهرمم میدونه  ولی بیخیاله سر اینکه گفتم شب نمونیم ی دعوایی ب پا شد ک نگم میگه خانواده من عزراییلن با فامیلامون رفت و امد نداری اخه مگه من زن فامیل توام ک هر روز برم خونخ یکی واقعا خیلی رفت و امد دارم منم دوس ندارم درونگرا هستم با هر کسی نمیتونم دوست شم  تورو خدا کمکم کنین بریدم از این زندگی

تو نوبرانه ی یک عمر انتظار منی ❤

منم درونگرام ازخانواده شوهرت پیش شوهرت بدنگو انگار تحملشو نداره بهش برمیخوره بگو عزیزم بچه بزرگترشد میریم میمونیم بعضی وقتام مردا ازرانندگی خستن بهونه میارن دوسدارن جایی رفتن استراحت کنن فرداش حرکت کنن مخصوصا ک برادرشو معلومه دوسداره 

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

منم درونگرام ازخانواده شوهرت پیش شوهرت بدنگو انگار تحملشو نداره بهش برمیخوره بگو عزیزم بچه بزرگترشد ...

چیکار میکنی من خیلی شوهرم اصرار دارم بریم تو جمع های خانوادگی ک اصلا همسن و سال من نیستن همش اذیت میشم عصبی میشم میام خونه بخاطر ش با شوهرم دعوا میکنم یا حتی بچمو کتک میزنم خیییلی عصبی میشم  از خانوادش چ عرض کنم بد نمیگم اما ی وقتایی کنترل ندارم   

تو نوبرانه ی یک عمر انتظار منی ❤

حساسیت نشون نده عزیزم به شوهرتم راجع به چیزایی که ناراحتت می کنه به شوهرت نگو. چون به خانواده ش میگه و اون عوضیا هم نقطه ضعفات رو پیدا می کنن و هی با همونا عذابت میدن. به خدا منم خیلی از دست شوهرم و خانواده ش کشیدم تا فهمیدم باید پیششون لال باشم و وقتی هم دهن باز می کنن که حرف مفت بزنن کلا صحنه رو ترک کنم و برم جای دیگه که هیچی نشنوم. الان واقعا راحت تر شدم. هر چی هم میگن تو دلم میگم به یه ورم حرفاتون.

و این منم، زنی تنها در آستانه ی فصلی سرد🍁
حساسیت نشون نده عزیزم به شوهرتم راجع به چیزایی که ناراحتت می کنه به شوهرت نگو. چون به خانواده ش میگه ...

 اخه واقعا شرایط شب موندنو ندارم اونموع ک بچه نداشتم خیلی میرفتم خونشون ولی شوهرم لینو درک نمیکنه  فقط میگه گفتن بیایین خونمون باید بریم  واااای بخدا نمیدونم از کدوم در بگم بهت و راهنمایی بخام

تو نوبرانه ی یک عمر انتظار منی ❤
 اخه واقعا شرایط شب موندنو ندارم اونموع ک بچه نداشتم خیلی میرفتم خونشون ولی شوهرم لینو درک نمیک ...

تو برو و بمون. بچه که اذیت کنه، اونا هم اذیت میشن فردا خودشون شوهرت رو راهی می کنن و دیگه نمیگن شب بیاین.فقط خیلی خودت رو ناراحت نشون ندیا وگرنه خواهر شوهرت واسه اینکه حرصت بده ماهی یه بار میگه بیاین پیش ما. بعد از اینم دعوتت کردن پیش شوهرت فیلم بازی کن که اره بریم، یه شیرینی هم بخریم براشون و ... . نقطه ضعف دست شوهرت و خانواده ش نده. ضمنا با فامیلای شوهرت، اونایی که می دونی مادر شوهرت ازشون خوشش نمیتد بیشتر بگرد تا حرص بخورن.

و این منم، زنی تنها در آستانه ی فصلی سرد🍁
راهنمایی بد نکن بذر کینه نپرون گناهش میوفته گردنت 

گناهش گردن من. اسی همین کاری که گفتم رو بکن. این خودش از اون خواهر شوهراس که اینطوری میگه.

و این منم، زنی تنها در آستانه ی فصلی سرد🍁
عجب من خودم ازدواج کنم هیچوقت اینکارنمیکنم 

هر وقت ازدواج کردی بعد نظرتو بگو. فقط امیدوارم مثل اسی و من و بقیه یه روز از این تاپیکا نزنی.

و این منم، زنی تنها در آستانه ی فصلی سرد🍁
تو برو و بمون. بچه که اذیت کنه، اونا هم اذیت میشن فردا خودشون شوهرت رو راهی می کنن و دیگه نمیگن شب ب ...

خواهرشوهرش معلومه خوب بوده ک دعوتش کرده حتما دوسش داره ک دوسداره ببینش والا اگ چشم دیدنش نداش نمیگفت بیا ببینمت

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792