سلام ابجیا من وهمسرم برای دفاع همسرم میخایم بریم تهران، شایدم بریم یه دوری بزنیم شمال . . باباش وخواهرش هم میخان بیان . منتها من اصلا دوس ندارم با اونا باشیم چون اخلاقم اصلا نمیگیره . ضمن اینکه بعد ده سال داریم میریم مسافرت دلم میخاد راحت باشم.
مثلا من میخام برم چیزی بگیرم باباش مخالفت میکنه وشوهرمم چیزی نمیتونه بگه .
البته به خواهرشوهرم گفتم دلیل واقعیش . حالا موندم به پدرشوهرم چی بگم؟!
الان داریم میریم خونه پدرشوهرم . لطفاراهنماییم کنین .
هیچی اینبار دیگه باید باهم بسازید
بعد ان شاء الله یه سفر دونفره میرین
نشون بده خوش سفری تا بعد اسم سفر بیاد همراهی کنه
اگه قطعی شده که نمیشه کاری کرد ولی اگه هنوز تصمیم تون قطعی نشذه نرر، بخدا ادم نره بهتره تا چند سال اون خاطرات و رفتارا ازارت بده
دوم اینکه دختر خوب خودت چرا برنامه سفر نمیچینی، کجا برین چند روز بمونین بعدش کحا برین، یکم خلاقیت گلم یکم خودتو تکون بده
من برنامه ریزی کردم به همسرمم گفتم . همسرم الان میگه که باباش نیاد واینا ولی جلو روش نمیتونه .
میخام اینجوری بگم که: بعد تهران چون چند سال پیش عموم فوت کرده ورن عموم تنهان میخام برم ازشون سر بزنم وزودی برمیگردیم این خوبه؟
محترمانه بگو می‌خوایم مجردی بریم
