خب رفتیم مشاوره دو‌جلسه رفتیم ولی حل نشد خودش یهو پیام داد منم جوابشو‌ندادم خب گفتم اخر کاره جواب بدم که جی بشه دارم جدا میشم ولی به بابام کفت میخوام برگرده تو پیام فقط میگفت جطور دلت اونده پسرتو‌ول کنی بخاطر پسرم میخوام برگردی
الان سنت واین که یه بچه هم داری دیدم
سنت خییییلی کمه
یکم صبوری کنی خودت بزرگ تر شی مشکلات برات کوچیک تر میشن
همسرت چندسالشه؟
مشکلتون چیه؟
عجله نکن برای طلاق
ببین طلاق اصلا بد نیست ولی اتفاق تلخیه که نیفتادنش خیلی بهتراز افتادنشه
از نظر خودت ویه فرده عاقلِ دیگه ،به اندازه ی کافی برای حفظ زندگیت جنگیدی؟
خب ببین هر دوتامون برای هم کم گذاشتیم شوهرم ۳۱سالشه محبت نمیکرد امشب پشت تلفن به بابام گفته بود که من بهش محبت نکردم درسته و اینا خودش متوجه شده هردوتامون مقصریم ولی مقصر اصلی خودشه چون خواهراشو رئیس من و خودش کرده بود نمیزاشتن بهم محبت کنیم پیش هم مینشستیم یا میرفتیم بیرون زنگ میزدن دعواش میکردن میگفتن حق نداری بهش زنگ و‌پیام بدی قربون صدقش بری یا ببریش بیرون
ببین عزیزدلم نه اصرار به طلاق کن
نه سریع برگرد
چون طلاق واقعا انقدر مقوله ی ساده ای نیست
ولی برگشتت هم اشتباهه
همسرت الان نیاز جنسی داره تنهاست بجش بی مادر مونده از در موندگیه که میخواد برگردی ،برگردی قطعا مشکلات قبل همچنان هست
بر نگرد ولی از این فرصت برای حل مشکل استفاده کن
همین رو رک بهش بگو
بگو مشکلی که من وشمارو به این جا رسونده کارای خواهراته الان که میخوای برگردم چه فکری به حال این مشکل کردی؟چی عوض شده؟راه حلت چیه؟
ببین چی میگه
بهش یه فرصت دیگه بده ببین برای طلاق همیشه وقت هست چه فرقی برات میکنه الآن جدا بشی یا مثلاً شش ماهه دیگه ،، با خانواده ت هم حرف بزن بگو بخاطر پسرم و چون الآن پشیمون شده بهش فرصت میدم ولی با شوهرت رو در رو شو یه ساعت دوساعت ، مشکلاتتون مطرح کنید ، حتی قبل اینکه برگردی برو با خواهر شوهرات حرف بزن بگو شوهرم رو دوست دارم بچه م رو دوست دارم بگو توروخدا اذیتم نکنید ، نه بخاطر من ، اما نزارید زندگی برادرتون خراب بشه بگو رفتار های که با من دارید خوشتون میاد خانواده شوهر خودتون باهاتون داشته باشن یا بد رفتاری کنن ، شوهرت هم بگو جلو اونا بهت محبت نمیکنه اما 24 ساعته که اونا نیستن مگه یه دوستت دارم چقدر زمان می‌بره که ازت دریغ میکنه ، به همسرت بگو جز بچه خودت هم دوست داری باهم باشیم
حرفت قشنگه واقعا چون مامانشم مرده دو ماه پیش مرد یکی از فتمیلشم میگفت رفتم خونش گریه کرده کفته زنم رفته مامانمم کرده کسیو ندارم برام غذا درست کنه خونمو تمیز کنه من با مادر شوهرم بودم تویه خونه الان مرده خالم میگه شاید عوض بشه زندگیت چون مامانم نداره دیگه
سلام گلم چیکار کردی برگشتی؟
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
