دخترم با بچه دختر عموم روی تخت داشتن بازی میکردن
بپر بپر اینا نه ها
صحبت میکردن ونوه عمم روهم نگه میداشتن.
بعضی خانوما هم لبه تخت نشسته بودن.
یه دفعه عمم اومد داخل اتاق سر دختر من داد زد بیاین پایین ازتخت
دخترم هل شد با بچه دختر عموم اومدن پایین طفلیا
من هیچی نگفتم
ولی بچم ترسید (ده سالشه) آخه کاری نکرده بودن .
گفتم هلیا برید روتخت گفت خالههه نه عممه گفت برید پایین گفتم پس بیا کنارخودم بشین .
الان با خودم گفتم سال دیگه روضه هاشون نمیرم .
اما چجوری بهش بفهمونم که ناراحت شدم از رفتارش؟
خودم تصمیم داشتم برم به مادرجونم بگم به گوشش برسونه