من .خیلی خیلی سخته.یعنی خیلی ها.مخصوصا با یه بچه.من توی شهر خودمون خیلی اجتماعی بودم دوستای زیادی داشتم خانوادهام.خواهر برادرام.کار میکردم خیلی خوش میگذشت روحیه ی بالایی داشتم.اما الان پنج ساله اومدم غربت انگار اون آدم سابق نیستم.از صب تا شب خونه بخدا حتی وقت و حوصله ی یه آرایشگاه رو هم ندارم.آخه تنهایی هیچی نمیچسبه.شوهرمم و منیم فقط