شوهرم ازصب میره سرکارتا۳ظهر.وقتی هم میادم ناهار میخوره میخوابه تا۶ بعدم میره اسنپ تا۱۱ بعدشم سرش توگوشیه تاوقتی بخوابه
منم کل این تایم تنهام وهمش سرم توگوشیه چکارکنم خیلی حوصلم سرمیره.خانوادمم شهردیگن😔زندگی برام خیلی خسته کننده شده.همش سرم توگوشیه
۳روز درهفته هرجلسه۴ساعت کلاس ارایشگری میرم و الان دیگه اخراشه (روحساب علاقه ای ک داشتم رفتم وگرنه شوهرم نمیزاره برم کارکنم)
شماهاچجورسرخودتونوگرم میکنید🥲
لطفا جواب بدین
غلط میکنه نزاره کار کنی
یعنی چی آخه
خونوادت نیستن پیشت واسه همین احساس تنهایی داری بازم تو میری کلاس
من اونم نمیرم اما احساس تنهایی ندارم
خب بعد از ظهرها پارکی بازاری جایی برو
یا تو خونه سرگرم آشپزی باش کیک و...... درس کن
والا اینا ب ذهنم رسید
من صبح ۷ونیم بیدارمیشم یکساعت ورزش وصبحانه یکم کارای خونه خلاصه تا ۹ونیم میرم مغازم تا۱۲ونیم میام خونه ناهارو شستن ظروف ویه چرت باز ۴میرم تا۸ونیم میام خونه تومغازه یکساعت کتاب میخونم یکم گردگیری مغازم باقی هم توگویی ویامشتری هایارفقابیان پیشم بشینن. شباهم ۸ونیم خونه که میرم شامو حاصرکنم وکاراموببینم دیگه از۱۰ونیم تایم فیلم نگاه کردنمه. جمعه ها بیکارم ودراختیارهمسروفرزند.
من ازتنهایی دیگه دارم کم میارم😖😣نمیدونم چکارکنم نهایتن ی باشگاه بتونم برم...انگار ی خلا بزرگی دارم ک پرنمیشه
دوسدارم یکی باشه باهاش برم بیام حرف بزنم.متاسفانه این خلا رو شوهرم پرنمیکنه.و نمیزاره هم باکسی دوست باشم
تایمتوپرکن با مطالعه ،ورزش آشپزی های جدید کیک وشیرینی همون کلاس آرایشگری خیلی خوبه
دوره زمونه بگه بروبپرپایین میپری ؟
قدیماهم همین قضیه گندمیزدبه زندگیه مردم چون زنا ومرداباید بادوروزمونه میرفتن
الانم دوروزمونه طبیعتا مثل قدیما نیست حرف شماهم عجیب واشتباه نیست که اینو میگین
اما یه مرد حداقلش میتونه بگه میخوام همسرم سرکار تومحیط کارو بیرون نباشه این عادیه
همینطورکه یه زن میتونه بگه که میخوام شوهرم شاغل باشه ازصبح تاشب نکپه تو خونه وردلم😁
