2777
2789
عنوان

10 میلیونمون کمه از کجا بیاریم؟

| مشاهده متن کامل بحث + 854 بازدید | 75 پست
شوهرم از اول اهل کار درست حسابی نبود... اهل سر کار رفتن و سخت تلاش کردن نیست خیلی سر این موضوع دعوا ...

حقشه پس بزار ادب شه 

براش درس عبرتی شه

تو خودتو به سختی ننداز بزار زحمت بکشه بره دنبال پول 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

خوب عزیزم حالا گیریم امسال رو با ۱۰ تومن یه جور سرکردی سال دیگه رو میخای چیکار کنی  خانوادت حت ...

اره حرفات خیلی درسته من با دروغاش امیدوار شدم اومدم شهر غریب... حالا زندگیم جهنه از نداری بی پولی و تنبلی شوهرم پیر شدم تموم شدم..... حالا که دیر شده تا ۱۲ شب میره سرکار ولی فعلا پولشو ندادن بدن هم دردی دوا نمیکنه

اره حرفات خیلی درسته من با دروغاش امیدوار شدم اومدم شهر غریب... حالا زندگیم جهنه از نداری بی پولی و ...

از این ببعد سخت بگیر بهش 

غر بزن بگو طلا میخام مثل بقیه 

بزار تو تنگنا قرار بگیره از تن پروری دربیاد 

الان تو کاری نکن بزار خودش این موضوع رو حل کنه 😏

حقشه پس بزار ادب شه  براش درس عبرتی شه تو خودتو به سختی ننداز بزار زحمت بکشه بره دنبال پول&nb ...

نمیتونم فکر و خیال نکنم دارم اب میشم کل وسایلمو جمع کردم هیچیمو نمیتونم استفاده کنم غیر وسایل ضروری مثل مهمونم تو خونم دارم عذاب میکشم 

از این ببعد سخت بگیر بهش  غر بزن بگو طلا میخام مثل بقیه  بزار تو تنگنا قرار بگیره از تن ...

تو نمیدونی من از دست این مرد چی میکشم... تا دهنم رو باز میکنم چیزی بخوام میگه فلان وقت فرصتمو از دست دادم وگرنه الان پولدار بودم الانم با این درامد چیزی نمیتونم بخرم... یکم بیشتر غر بزنم میگه از بابات غرض کن اقا انقدر بد حسابه که روم نمیشه از بابام پول بگیرم این بار از شانس دست بابامم خالیه

خوب عزیزم لازم شدبترسونش بگو طلاق میگیرم  برو بشین خونه بابات تا به خودش بیاد

خواهر نمیخوام ناراحتت کنم ولی دست رو دلم نذار که خووووونه... یه ماه خودش منو فرستاد خونه بابام که مثلا خونمون رو بیاره شهر بابام ولی نیومد... یک مااااااه کشش داد و نیومد حتی به خاطر بچش......تو ا ن یک ماه فهمیدم دو سالم بشینم خونه بابام اون ولم میکنه میره

خواهر نمیخوام ناراحتت کنم ولی دست رو دلم نذار که خووووونه... یه ماه خودش منو فرستاد خونه بابام که مث ...

خوب عزیزم بیشتر این تو این زندگی نمون این زندگی از بنیان دروغ بوده روز به روز خرابتر میشه 

شوهرتم ک‌حس مسئولیتی نداره ابدا 

خوب عزیزم بیشتر این تو این زندگی نمون این زندگی از بنیان دروغ بوده روز به روز خرابتر میشه  شوه ...

خیلی بهش فکر کردم ولی به خاطر بچم نمیتونم کاری کنم... اگه بچمو ول کنم برم مطمئنم خانواده شوهرم بدترین رفتارو باهاش میکنن... .از اینم مطمئنم که بابام نمیذاره بچمو با خودم ببرم خونش.... محکومم به سوختن و ساختن... بعضی وقتا چشمام تار میبینه انقدر گریه کردم انقدر با اشک ریختن خوابیدم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز