اگر به سن صفر تا دو سالگی بچه اتون برگردید چه کاری رو براش انجام میدید که ندادید؟

زیادی هم کار کردم واسش امابچم قدر نمیدونه .مث سگپشیمونم کاش نازا بودم

منم ۲۴ساعته با دخترم تو خونه هستیم،طول روز نمیتونم مدام باهاش بازی کنم

گوشی اصلا دستش نمیدم ولی برنامه کودک نگاه میکنه

واقعا بدون تی وی نمیتونم از پسش بربیام

البته گاهی نگاه میکنه همیشه نه

از بعد یک ماهگی شیشه شیر ندادم بهش پشیمونم چون دیگه نگرفت ، اگه میگرفت و شیر خشک میخورد چاق میشد مثل الان وزنش نمیرفت زیر نمودار 

کمتر سرش داد میزنم بیشتر بغلش میکنم هر چند همیشه از اول بغلش میکردم و میکنم حتی الان که هفت سالشه 

ولی بیشتر تو بغل میفشردمش بو میکردم تنش رو 

کمتر بخاطر وسایل کف راه ریخته نق میزدم سرش

و از همه مهمتر اون یکی دوباری که بد زدمش رو دستم قلم میکردم

 عمرا دست روش بلند نمیکردم که الان هم بعد چند سال جگرم نسوزه یادش که میففتم  

چند سالشه؟ 😶مگه چیکار میکنه؟ 😐

حتما مولتی ویتامین و مکمل های خوب بهش میدادم.

سی دی های دکتر امینی مخصوص کودکان دو زبانه رو براش تهیه میکردم .یا توی شبکه های ماهواره کارتونای انگلیسی رو براش میزاشتم.

سعی میکردم کلاس شنا بفرستم.خوابش رو تنظیم میکردم ک ۹شب بخوابه .عادتش میدادم ب خوراکی های پرخاصیت مثل خرما گردو کنجد و...

بدغذا شدید شدید .فقط ی نوع میوه میخوره  فقط یه نوع اونم شلیل سفت موز ببینه درحد خفه شدن استفراغ میکنه و غذا فقط ته دیگ برنج فقط وفقط 

۵سالشع تاحالا تخم مرغ نون گوشت حبوبات لب نزده ببینه استفراغ میکنه 

مشکل معده وروده هم ازمایش داده نداره 

بدقلق بدقلق اصن لجباز خر سگ 

شبیع تخم جن 

دوچرخع سوار نمیشه 

و...

ن بیماری داری ن چیزی فقط بدقلقه

من یه چیزی بگم  من موقعی که بچم کوچیکه بود از خانوادم دور بودم افسردگی گرفته بودم بی حوصله و کسل بودم  ... همش خوابن میبرد ...هیچکس نبود درکم کنه بجز شوهرم که اونم مرتب سر کار بود و شب میومد خونه سعی میکرد تمام اون وقت رو برا من و بچم باشه .. الان که بزرگ شده و اینهمه وقت می‌زارم برای پسرم تنوع غذایی و رفاه و .....  وقتی مقایسه میکنم با اون زمان میگم  نکنه من از نظر تغذیه براش  کم گذاشتم    ببین من اونموقع تمام تلاشمو میکردما ولی حالم که خوب نبود غذایی که خودم می‌خوردم هم نمی‌فهمیدم چی میخورم چه برسه به بچه  نهایتا شوهرم مجبور شد منو بیاره شهر خودمون تا حالم خوب بشه .... 

بچه ندارم

ولی چندتا چیز مهم و ساده هستن باید انجام بدی

تو این تایمی که گفتی اعتماد به نفسش شکل میگیره و تنها راهش بغل مادرش هست

تا میتونی بغلش کن و نوازش 

دو از همین الان با اجتماع اشناش کن حداقل روزی یک ساعت برو پیاده روی دوتایی شاید فکر کنی نمیفهمه

ولی میفهمه

این دوتا کار خیلی مهمه مهمترین کاری هست که میتونی براش انجام بدی

نوشتم بخون.روزی هزاربارررر میگم خدا چرا منو نازا نکردی چرا 

پیررررشدم پیر شدم از دستش 

قرص اعصاب میخورم منی ک عصبی نبودم

نگو‌تو رو خدا

منی ک هزارتا ارزو داشتم واسش همش پرپر شد 🤕

۵سالشه ارایشگاع نمیره حتی انقد لجبازه وبدقلقه

امروز گرفتم زدمش