من پارسال کنکوردادم ورتبم پنج هزارشد
بابام نزاشت بجز تهران و یه رشته چیزی بزنم و طبیعتا منم قبول نشدم
یک سال به سختی موندم پشت کنکور،افسردگی،ریزش مو،پسوریازیس،چاقی و هزار تامریضی دیگه گرفتم
ازطرفی نمیزاره ازخونه برم بیرون،مجبورم میکنه مثل پیرزنالباس بپوشم ونمیزاره کارکنم ومستقل بشم
خیلیم بداخلاق وشکاک و متعصبه
کاری کرده حالم از خونه بهم میخوره
روزایی که پشت کنکور بودم یه حرفایی بهم میزد مغزم سوت میکشید ،باگریه درس میخوندم همیشه
امسال رتبم از پارسال بهترشد ولی طبیعتا بازم تهران قبول نمیشم
خودم قایمکی انتخاب رشته کردم وهمه شهرارو زدم
امروز میگفت دعاکن شهرخودمون قبول شی وگرنه نمیزارم دانشگاه بری
خسته شدم دیگه
20سالمه تاحالا یه بارهم بیرون نرفتم
هربار که بیرون میبرتم هزارمدل حرف بارم میکنه
حالم ازش بهم میخوره دیگه
کسی مثل من اینجاهست؟امسال هرجوربشه میرم شهردیگه حداقل نبینمش یکم نفس بکشم:)