۱۰ساله ازدواج کردم با زور خودم هنوز تو زندگی شوهرجان هستم . وقتی نامزد کردیم همسرم از روز اول گف بدرد هم نمیخوریم من نسنیده گرفتگ گفتم عروسی کنیم بهتر نیشه من بهش محبت کردگ علاقه مو بهش ثابت کردم و بعد ۹ماه عروسی کردیم بعد عروسی جنگ دعوا شروع شد بی دلیل بحث میکرد بی دلیل قهر میکرد و آخرش میگف تو خرابش کردی همش توپ جنگ رو مینداخت وسط بازی من . یکاری میکرد زبونم کوتاه بشه . مثلا میخواستم زندگیمون شیرین بشه من غذا درست میکردم مبگفتم بیریم بیرون پارکی بشینیم بخوریم روحیه مون عوض بشه و آخرش میرف خونه مادرش میشست تا شام بشه بعد بیاد بالا بگه دیر شده ولش کن . اصلا پای بند زندگی نبود . به اصرار گفتم بچه دار بشیم با گریه ازش خواستم بچه بیاریم . بعد ۵سال بچه اوردیم به لطف خدا . زندگیم اصلا عوض نشد شوهرم دم به دقیقه غر میزد بی دلیل . همش زندگی رو رو من تلخ میکرد . بچه رو شاهد تلخ زندگی کردیم
الان ۴ماهه به تمام معنا تنها تنها شدم دلم شکست . همسرم تنهام گذاشته منو نمیبره پیش پسرم از دلتنگی در بیام .۳روزه میگم بریم پیش پسرم انگار نه انگار . چندبار هم گفته برو نمیخوامت . اما من همسرمو دوس دارم
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
چرا بترسی وقتی تو که یک مادری دلتنگ بچت شدی نمیبره دلش ازسنگه اینو میخوای چیکار واقعا خودت بشین ببین چه خوبی هایی درحقت کرده تو این مدت ارزش زندگی کردن و داره که کنارش موندی
💚عضوگروه سبز💚 وزن شروع ۶۱ ☘️۱۴۰۱/۶/۸☘️ وزن فعلی ۵۸☺️
چرا بترسی وقتی تو که یک مادری دلتنگ بچت شدی نمیبره دلش ازسنگه اینو میخوای چیکار واقعا خودت بشین ببین ...
دقیقا اینطوره . التماسش میکنم تا منو ببره پیش پسرم . ۱۰ روز یبار میرم پیش پسرم .۴ماهه پسرم تنهام گذاشته برام سخته یک دفعه ای اصلا پیش پسرم نرم . هیچ خوبی در حق این بچه من نکرده . بدی کرده