تازه که از سرکار اومد تاپیکو نشونش دادم😂گفت منظور من این نیست که پشتت نباشم یا اونا ازت مهمترن
فقط نمیخوام فکرتو درگیر کنی
خلاصه گفت از این به بعد حتی خونه بابام هم نمیریم تا دخترشو ادب کنه و بیاد ازت معذرت خواهی کنه
ن گلم دیگه انقدر ساده نیستیم
فقط یکسال رفتیم که اونا نیومدن دیگه حتی شوهرم قبول نمیکرد بره خونشون
سالای قبل با پدرشوهرم تو یه ساختمون بودیم وقتی می اومدن ما پایین بودیم برای همین گله نمیکردم
ولی از وقتی خونه خریدیم اصلااااا پاشونو خونمون نزاشتن
و اینم بگم دوست نداشتم پشتم حرف باشه
با اینکه مطمئن بودم نمیان بخاطر مادرشوهرم زنگ میزدم دعوت میکردم چون میدونستم پدرشوهرمو پر میکنن میفته به جونش
ولی از این به بعد هیچکس واسم مهم نیست
همیشه ارامش خودت اولویتت باشه بقیه رو اولویت قرار بدی ارامش خودت بهم میخوره.. متاسفانه رفتار زشت خودشو نمیبینه انتظار داره ولی شما دعوت کنی ایشون افتخار نده که بیاد🤣🤣 ولی بخدا خوشم اومد شمام دعوت نکردی حالش جا اومد واقعا فک کرده کیه؟؟ ولی گلایه رو بابت تولد پسرش و عید دیدنی بگو که بفهمن اول یه سوزن به خودشون بزنندبعد یه جوالدوز به بقیه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
