بهش گفتم تو این سه سال افسردگی داشتم
چون تا ساعت ها خیال پردازی میکردم و این افسردگی بود
عصبی شد و اما خودش رو کنترل کرد ولی تو صداش عصبانیت بود
امروز بهم گفت تو که درست تموم شد ولی چرا اینطوری این سه سال اخر رو درس خوندی ؟
گفتم چون درس خوندن رو دوست ندارم گفتم یعنی واقعا برات سوال نشده بود که چرا تو این ۱۲ سال اینقدر عذاب کشیدیم برای درسای من ؟ چون داشتم به زور می خوندم تا ۲۰ بشم !
عصبی شد و داد و فریاد کرد و کتابامو پرت کرد و نا امید شد و گفت اگه اینطوری دانشگاه هم نمیزارم بری ! بری که پول حروم کنی ؟ شرمنده !