2777
2789

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

یدونه شلوار جین گرفتم عاشقش بودم یکی دوبار فقط پوشیدم تو خونه گم شد ک شد هموز بعد ۲ سال رنگش ندیدم چن بارم خونه تکونی اساسی داشتیم ک اگه جایی افتاده بود میدیدم

دودی کہ از سیگار بالا میره همون اشڪایی کہ قرار بود پایین بیوفتہ:) ⁧،‌وقتی خوابیدن میشہ بهترین لذت زندگیــت،شک نڪن به زندگی باختی!‌ ‌‌    خیلی جاها زورم رسید ولی دلم نیومد..      دارم غرق میشم..!  میان باتلاق افکار خاکستریم..:') جایی‌ خوانده بودم که درد آدم را بزرگ می‌‌کند و روح را صیقل می‌دهدو تجربه را زیاد می‌کند. هیچ جا ننوشته‌اند که درد با یک زن، با یک مادر چه می‌‌کند. مادران درد کشیده یا زود می‌میرند، یا برای همیشه می‌‌روند، یا می‌‌مانند با چشمانی که رنگِ بی‌‌تفاوتی‌ گرفته استو دستانی که زیر ناخن‌هایش جز چیزی نمی‌روید، و گیسوانی که رقص بر شانه‌های زنانه را به خاطر نمی‌‌آورند. مادرانی بی‌ هیچ آرزویی، با ‌دنیایی کوچک. دنیایی بسیار بسیار کوچک. هیچکس از مادرانی که به بهشت نمی‌‌روند چیزی ننوشته است

برام یه معجزه بزرگ اتفاق افتاد که نمیتونم بگم، چون قطعا به دیوانگی و دروغگویی متهم میشم، فقط میدونم معجزه وجود داره

بچه ای به مادرش گفت اگر بهشت حق توست، چرا در دستانت نیست؟ چرا زیر پایت قرار دارد؟ مادرش پاسخ داد دلبندم من بهشت را بر زمین گذاشتم تا تو را در آغوش بگیرم. الهی چشم همه منتظرا رو به دیدن فرزند روشن کن.

چندبار شده صدای شوهرم و‌شنیدم ترسیدم هرچی صداش زدم‌اصن شوهرم‌نبوده

پدر پشتم‌شکست از رفتن تو 🥀پدر شادی تموم شد توغم تو🥀پدر اون‌همه حرفات کجا رفت🥀همه رفتن بعداز رفتن تو‌🥀پدر تنها شدم‌تنهایی سخته😭😭بابای نازم‌بابای قشنگمدلم‌برات تنگ شده خیلیییی دلم‌برات تنگه لعنت به روزی که رفتی لعنت به لحظه ای که برااخرین بار پاهات و‌بوسیدم لعنت به لحظه ای ک‌ نشستم تا روی صورت ماهت خاک‌ریختن لعنت به همه لحظه هایی که تو‌نیستی اخ که پشتم شکست بعد تو همه خوشیمون باخودت بردی🖤🖤🖤
یدونه شلوار جین گرفتم عاشقش بودم یکی دوبار فقط پوشیدم تو خونه گم شد ک شد هموز بعد ۲ سال رنگش ندیدم چ ...

منم گیره سرم گم شده فلزی بود ... خب عجیب نیست ولی درکل اصلا احساس خوبی ب گم شدنش ندارم سعی میکنم بهش فکر نکنم

وقتی باردار بودم تو اتاق دراز کشیده بودم خونه تنها بودم میز ارایشی اتاق جوری صدا داد ک انگار چیزی محکم خورد بهش اول اهمیت ندادم بعد اون کمد بدجور صدا داد باز اهمیت ندادم بعد اون کمربندم رو وسیله هام بود از رو اون اروم اروم سر خورد اومد پایین من همون لحظه تو دلم گفتم الا مثل فیلم ترسناکا همه چی باز میشه و بهم میخوره اینو ک گفتم دیدم در یخچالمون داره باز میشه وای خیلی بد بود فقط دویدم بیرون با گریه زنگ زدم بقیه اومدن خونه

چی من اعتقاد دارم کامل

ببخشید عزیزم قابل گفتن نیست

بچه ای به مادرش گفت اگر بهشت حق توست، چرا در دستانت نیست؟ چرا زیر پایت قرار دارد؟ مادرش پاسخ داد دلبندم من بهشت را بر زمین گذاشتم تا تو را در آغوش بگیرم. الهی چشم همه منتظرا رو به دیدن فرزند روشن کن.
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   ابرو_کمونیa  |  1 ساعت پیش
توسط   naziiiiiiiiiiiii6971  |  2 ساعت پیش