2777
2789
عنوان

بعد ۱۵سال خونه دار شدم ولی... 😭😭

546 بازدید | 16 پست

بچه ها من حدود ۱۵سال خونه سازمانی ارتش بودم

خیلی خونه هاش قدیمی و. داغون بودن

هرروز ارزو میکردم برم خونم


میگن وقتی بی دلیل حالت بده یکی دلتگنته و داره بهت فک میکنه 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

مبارکت باشه خواهری

خب 

15سالم بــود ک عاشقت شدم ،با حرفات خامم کردی و عقل از سرن پروندی ،دیگ هیچی برام مهـــم نبود(ن آبروی پدر ن مادر)،همه ی زندگیم تو شــده بودی،خونوادم مخالفت کردن و من تو رو انتخاب کردم حتی حاضر شدم بخاطرت آبروی بابامو ببرم،همه چی ب خوبی پیش رف خونوادمم قبولت کردن روز جشن فرا رسید و من بخاطر آرایشگری ک تو انتخاب کردی بعد 6 روز از عقدمون یه سیلی خوردم،اونروز پیش همه حتی غریبه ها هم خورد شدم،از اونروز ب بعد دیگ هیچی مث قبل نشد،من بجای روزای خوش،روزای بد زندگیمو گذروندم،بخاطر حـــرفات،مـادرت منو تحقیر کرد پیش عروس داییم،از اونروز دیگ خیلی پیر شدم دیگ همون دختری نشدم ک بقیه میشناختن شدم یه دختر سرد و بی احساس،دلم شد مث سنگ الانم ک 20 سالمه وقتی بهم نگا میکنن فک میکنن من یه زن 30 سالم
بابا بنویسین بعد تاپیک بزنین

عزیز ببخشید نتم قط شد

الان انقد دلتنگ همسایه ها و خونم هستم گریه امونم نمیده

خیلی پشیمونم کاش همونجا میموندم یا نزدیک اونجا احاره میکردم

میگن وقتی بی دلیل حالت بده یکی دلتگنته و داره بهت فک میکنه 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز