2777
2789

مادرشوهرم خیلی تو زندگی ما دخالت میکنه یعنی حد و مرز نداره‌ دیروز هم باعث دعوای منو شوهرم شد قضیه از این قراره که دیروز مادرشوهرم اینا رو دعوت کردم بیان خونمون کلی غذا براشون پختم اونم با عشق وقتی رسیدن با شیرینی و میوه و این چیزا ازشون پذیرایی کردم بعد مادرشوهرم گفت عزیزم تو هنوز حامله نشدی اونم با قیض

گفتم نه

گفت چرا نمیخای حامله بشی نکنه بدت از پسرم میاد همینطور که گفت من بدم اومد بهش گفتم من جایگاه مامانم و بهت دادم و مامان صدات میزنم بعد تو میگی بدت از پسر من میاد نکنه تو بدت از پسرت میاد اخه داری تو زندگیش اختلاف میندازی  خلاصه رفتن بعد نگو فوری به شوهرم اطلاع داده شوهرمم گفت سه شنبه که از پادگان بیام درموردش حرف میزنیم واقعا خسته شدم

میگذره ...

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

یکم تند جوابشو دادی باید با سیاست جواب میدادی 

ولی وقتی شوهرت هنوز سربازه فاز مادرشوهرت چیه میگ بچه بیار

چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل هفده  سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ..زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ..بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم❤عاشق شادمهرم ب امید روزی ک برم کنسرتش 😍🥰فندوق جانم به زندگیمون خوش اومدی ۱۴۰۲/۱/۱۹ فهمیدم باردارم 😍 دخترم ،دلوینم منو بابات عاشقتیم❤️دخترم 1402/9/2 بدنیا اومد و اونروز برام قشنگترین روز عمرم شد 
یکم تند جوابشو دادی باید با سیاست جواب میدادی  ولی وقتی شوهرت هنوز سربازه فاز مادرشوهرم چیه می ...

واسه ی این تند جواب دادم چون هر دفعه اینو تکرار میکنه و هرچقدر براش توضیح میدم انگاری نمیفهمه

میگذره ...
هر حرفی مگه جواب داره اخه.چیزی نمیگفتی یا نهایت میگفتی ایشالا ببینیم چی میشه.خودت رو وارد جبهه مخالف ...

غلط میکنه رو شوهرم نفوذ داشته باشه اگه اینطوریه زن نمیگرفت ادم زن میگیره که خانواده ی خودشو تشکیل بده

میگذره ...
کار نداره سربازه باید بچه بیاری؟عقل این زن کجاست

والا نمیدونم پسرش سربازه اون وقت میاد به من میگه حامله شو خجالت هم نمیکشه پیش برادر شوهرم و پدرشوهرم رک این حرف و زد

میگذره ...
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792