به عبارت دیگه من کنار خانم حسینی نشستم. و اصلا به اون خانم 50 ساله نگاه نکردم.
دوباره دوتا صندلی کنارم خالی شد.
اون خانم دوباره به من گفت برو اونور من بشینم. همونجا یک خانم دیگه میخواست بشینه. گفتم باشه بذار ایشون بشینه. و بعدش رفتم اونور تر.
وقتی نشست با یک لحن بدی گفت زورت میاد تکون بخوری
یهو با صدای بلند گفتم چه زبون تلخی داری. حالا دو دقیه وایسا
گفت پام درد میکنه
گفتم به من چه مربوطه؟
گفت من جای مادرتم.
گفتم باشی درست صحبت کن باهام بی تربیت. داشت این خانم مینشست پام میخورد به چادرش
گفت که خودت بی تربیتی
گفتم ساکت شو دیگه ای بابا.
بعدش دیگه چیزی نگفت و رو کرد به خانم حسینی گفت کاش با اسنپ میرفتیم واقعا مترو به درد نمیخوره
حالا نظرتون رو بهم میگین؟