هی از سر کار میاد من بهش سلام میدم یا بهش میگم چیزی میخوری ج نمیده بعد با دویتا سر کارش حرف میزنه یجورررییی انگار پز میده به من اینجوری نه ها خودتون متوجه شین من چی میگم دیگه کارش مهندسه
اونوقت من مریضم صبح تا شبم خونه نه پولی دارم برم بیرون نه چیزی
چیکار کنم من اون بیاد سمتم بسته به شرایطم بگین نگین برو ایتخر برو یاشگاه شرایط اینا نمیتونم
الان از سر کار اومد خودش ببخشیدا چس کنان رفت پاین مامانش براش تخم مرغ بپزه براشم اب گذاشتم میوه نداشتیم نخورد رفت من باهاش حرف میرنم اون نمیزنه
لباس خوب نمیپوشیدم دیگه میخوام بپوشم هر چند انقدررر اندارم ولی همون دو سخپه تا بپوشم اما چی کنم که عادت کرده من همش برا رابطه برم سمتش من مرم اون نمیاد اصلااا میرم نیم س بعد اون گرم میشه برا رابطه حتی بعصی وقتا بعد رابطه هم قهریم