2777
2789

یادمه یه خواستگار خوب و پاپیچ داشتم مامانش میگفت دانشجوعه و سربازی نرفته یه مدت نامزدی طول میکشه اینا. بعد مامان بابام باهم مشورت میکردن مامانم میگفت اگه یه وقت پسره مرد چی؟ بابام میگفت حالا مرگ که دست خداست هعی زندگیییی یعنی تو بحث ازدواج منم حرف مرگ و میر و ناامیدی میزدن. الان انقد ذهنم داغونه اصلا ناخودآگاه همش داره آینده رو تصور میکنه که یه عزیزیو از دست میدم یا خودم جوون مرگ میشم. چه کنم این افسار گسیخته رو کنترلش کنم؟ تو روخدا مراقب روح و روان بچه هاتون باشین به نظرم حتی طرز فکر ماهم روی بچه هامون تاثیر میزاره چه برسه به رفتار و گفتارمون

عزیزم برو پیش مشاور اینقدر حالت خوب میشه  خودت رو از این افکار نجات بده

واقعا؟ من که هیچ مشاور به درد بخوری تو زندگیم ندیدم تو چند مرحله از زندگیم رفتم واسه مسائل ازدواج اینا فازش این بود خب الان که چی واسه این ناراحتی 

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

منم منفی بافم خیلی ام اذیتم میکنه

اونی که تو شکم مادرش قلبش تشکیل نشد و سقط شد زندگی رو‌ برد:))    (درخواست دوستی قبول نمیکنم ، آقایون در تاپیک هام شرکت نکنن ، تاپیک زدم نصیحت نمیخوام پس لطفاً نه اعصاب خودتونو خورد کنید نه اعصاب منو تا وقتی که خودم ازتون راهنمایی نخواستم اصلا به خودتون این اجازه رو ندید که نصیحتم کنید!دیگه سایت نمیام خدافظ)
واقعا؟ من که هیچ مشاور به درد بخوری تو زندگیم ندیدم تو چند مرحله از زندگیم رفتم واسه مسائل ازدواج ای ...

اگر مشاور خوب نیست روانشناس هم خوبه .

گره ذهنی ایجاد شده باید باز بشه تا رها بشی 

غفلت از یار گرفتار شدن هم دارد ...‌‌...
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   ابرو_کمونیa  |  1 ساعت پیش
توسط   مهرداد83  |  1 ساعت پیش