2777
2789
عنوان

از بس اطرافیانم توی تربیت بچه دخالت کردن

| مشاهده متن کامل بحث + 664 بازدید | 26 پست

بیزارم کردن  نه ازشون کادو می گیرم که هی بگن از ما سلیقه یاد بگیر، نه زیاد میرم

چون اول و آخر من مسئول بچه هستم ، نه کس دیگه ای، 

یک بار مامانم داشت بچه ناز می کرد ، گفت چه بلوز قشنگی، چه جوراب قشنگی 

بلوز را خواهرم خریده بود جوراب خودش

شلوار را شوهرم خریده بود

قبلش هم زیاد دیده بودم خواهرم لباس می خرید هی تعریف تعریف

دیگه ازشون کادو نمی گیرم

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

دلم بیشتر از همه چی واسه اون رابطه بینظیری که با بچم داشتم می سوزه... می اومد بغم می گفت مامان همو نگاه کنیم انقد عاشقانه نگام می کرد... الان مثلا صبح پا شدیم خوب خوبیم
، بازی می کنیم حرف می زنیم، یهو یکی گند می زنه به حال مادر پسریمون، لج می کنه تا شب فقط دعوا می کنه

عید یک دست لباس خواهرم براش خرید ، تمام عید داشتند از لباس اون تعریف می کردند، من هم رفته بودم دو هفته بمونم چهارم عید برگشتم اومدم ، انگار من خودم گونی تن بچه ام می کنم 

لباس تو خونه ای براش خریدم یک میلیون و دویست 

لباس خواهرم با یک شستشو از بین رفت 

مال خودم موند براش

چه بی عقله

خداشاهده صبح یادم افتاد عصبی شدم لباسای دخترم میزد بالا مامانت چیا تنت کرده انقدر دخالت میکنه که نگو باهمه چی کار دارن رفتم تا سرکوچه اومدم بدخترم شیر دادم میگه اون شیرت داغه برو بگیر سینه تو زیر اب سرد 

همه آرزویم اما چه کنم که بسته پایم.....
شوهرم اگه بخواد جلوشونو می گیره، می گه بچه رو نباید پیش دیگران دعوا کنی!! هر چی میگم عزیزم این دعوا ...

پس خیلی لوسش کردن 

رفت و آمد رو کمتر کن 

جلوی جمع هم به بچت هیچی نگو چون فقط فقط باعث بی احترامی و دخالت دیگران میشه

عید یک دست لباس خواهرم براش خرید ، تمام عید داشتند از لباس اون تعریف می کردند، من هم رفته بودم دو هف ...


مامان ها عادت دارن از هر کار آدم ایراد بگیرن... مامان من، قمقمه پلاستیکی خریده بودم گفت تو پلاستیک آب نده، دیدم منطقی می گه، قمقمه استیل خریدم، گفت این چیه؟ دو کیلوئه! کیف بچه رو سنگین کردی! 

خداشاهده صبح یادم افتاد عصبی شدم لباسای دخترم میزد بالا مامانت چیا تنت کرده انقدر دخالت میکنه که نگو ...

یکی نیست بگه من مادر کل سال برای بچه لباس می خرم، شما تنوعی در سال شاید یک بار بخرید زشته هی میگید این که ما خریدیم قشنگه ، من هم واقعا کادو نمی گیرم دیگه 

الآن خواهرم از کانادا آورده ولی به مادرم گفتم بده به نیازمند نمی خوام

پس خیلی لوسش کردن  رفت و آمد رو کمتر کن  جلوی جمع هم به بچت هیچی نگو چون فقط فقط باعث بی ...

حتی توی خلوت می گم هم گوش نمی کنه، بهم می گه تو مامان بدی هستی همش غر می زنی، نمی ذاری من هیچ کاری بکنم... حالا به خدا در مقایسه با بقیه بچه ها خیلی خیلی زیاد بهش اختیار دادم

یکی نیست بگه من مادر کل سال برای بچه لباس می خرم، شما تنوعی در سال شاید یک بار بخرید زشته هی میگید ا ...

کار خوبی کردی اعصابمون  باید بهم بریزن اجازه نمیدن از این لحظات بچه هامون لذت ببریم

همه آرزویم اما چه کنم که بسته پایم.....
مامان ها عادت دارن از هر کار آدم ایراد بگیرن... مامان من، قمقمه پلاستیکی خریده بودم گفت تو پلاستیک آ ...

نه عزیزم گوش نده به حرف هاشون ، من پلاستیکی مارک وی خریدم خیلی هم عالی بود ، اصلا مهد کودک هم فقط اجازه ی پلاستیکی میده 

امسال هم می خوام برای مدرسه اش مارک وی بگیرم ولی مدل بزرگونه ترش 

هر چی خودت دوست داری و صلاح میدونی برای بچه بخر

نه عزیزم گوش نده به حرف هاشون ، من پلاستیکی مارک وی خریدم خیلی هم عالی بود ، اصلا مهد کودک هم فقط اج ...

آره من در نهایت هر کاری صلاح بدونم می کنم ولی دیوونه شدم از بس روی مخم رفتن... کوچکترین کاری که واسه این بچه انجام می دم یا نمی دم باید به صد نفر توضیح بدم!!! 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792