2777
2789
عنوان

گفت ازدواجی نیستم

194 بازدید | 15 پست

بچها من گیر کردم  

سه هفته پیش بهم گفت برنامه ای برای ازدواج ندارم، ازدواجی نیستم منم رابطه رو تموم کردم حتی بلاکم کرد... از بلاک منو در اورد پیام داد دلم برات تنگ شده... زنگ زد همو ببینیم

ولی بعد یه هفته از اینکه این کارا رو کرد من دلم براش تنگ شد

برگشتم و گفت تو خیلی منطقی و راحت همه چیو تموم کردی من اذیت شدم برعکس تو داغون شدم

گذشتی، رفتی به من توجه نکردی

بهش گفتم بریم بیرون همو ببینیم گفت تو این مدت کجا بودی

بهش زنگ زدم الان گفتم جواب منو ندادی که بریم بیرون

گفت بذا برنامه مو ببینم بهت خبر میدم گفتم ینی کی گفت خبر میدم اخرشم گفت مراقب خودت باش

دلم داره هزار تیکه میشه الان سرکارم ولی نمیتونم کار کنم اصلا نمیتونم رو زمین باشم

چجوری ازین دلبستگی بیام بیرون

میدونم تصمیم درست چیه ولی خیلی سخته

یه ساله تو رابطه ایم هزار بار کات کردیم کات کرده ولی باز برگشتیم

چیکار کنم خیلی سخته خیلی

مغزم یه چیز میگه دلم یه چیز میگه تا یه حدی میتونم به مغزم گوش کنم بعدش دل تنگی

امان از دل تنگی

چیکار کنم ازین حال مسخره بیام بیرون چیکار کنم بهش پیام ندم چیکار کنم یادم بره تو رو خدا کمکم کنین خودمو نجات بدم

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ی بار تکلیفتو مشخص‌کن

هرچ تبر زدی مرا.زخم نشد.جوانه شد.ی دختر سختی کشیده ک از دل بیماری و‌مشکلات بیرون اومده..ودر حال‌جنگیدنه..چیزی‌ک‌تورو نمیکشه.قویت میکنه.ناامید نباش.و‌پایین سن ۲۰ اصلا دوست نشو ک‌همش ضربه میخوری.
ب نظرم باهاش منطقی حرف بزن  پسرا ا این حرفا زیاد میزنن  تهش میان خاستگاریت

الان لج کرده نمیاد

چون هفته پیش گفت بریم حرف بزنیم

من گفتم فایده نداره گفت حالا حرف میزنیم گفتم باشه گفت خبر بده

من بهش پیام دادم گفتم امروز بریم اخر هفته مسافرتم گفت برو مسافرت بیا هماهنگ میکنیم دیگه نه من پیام دادم نه اون

شنبه بهش پیام دادم که کلی گفت تو دیگه چرا دلت تنگ شه برا تو که راحته تو که گذاشتی رفتی به حرفات نمیتونم اعتماد کنم دیگه

الان لج کرده نمیاد چون هفته پیش گفت بریم حرف بزنیم من گفتم فایده نداره گفت حالا حرف میزنیم گفتم با ...

پس‌ولش کن .

هرچ تبر زدی مرا.زخم نشد.جوانه شد.ی دختر سختی کشیده ک از دل بیماری و‌مشکلات بیرون اومده..ودر حال‌جنگیدنه..چیزی‌ک‌تورو نمیکشه.قویت میکنه.ناامید نباش.و‌پایین سن ۲۰ اصلا دوست نشو ک‌همش ضربه میخوری.
الان لج کرده نمیاد چون هفته پیش گفت بریم حرف بزنیم من گفتم فایده نداره گفت حالا حرف میزنیم گفتم با ...



اصلا اصرار نکن اصلا 

بگو باشه هرجور راحتی 

خودش میاد سمتت 

بحث کنی بیشتر پررو میشن 

اصلا اصرار نکن اصلا  بگو باشه هرجور راحتی  خودش میاد سمتت  بحث کنی بیشتر پررو میشن ...

اون خودش هم خیلی دوسم داره و وابسته اس

رابطمون خیلی خاص و خوب بود ولی تنها مشکل این بود میگفت ازدواجی نیستم 

نمیدونم الان که سینگل شدم با خخودم میگم این بیرون برام نریده بودن چه کاری بود کردم الان همه پسرا لاشی ان شاید ادامه میدم یه روزی به ازدواج فکر میکرد

اگه بفهمه دلتنگی بدتر خودشو می‌کشه عقب و توی بحث هم از موضع بالا صحبت می‌کنه  در ضمن برای فرام ...

دچار یه کل کل شدیم

اون میاد من جوگیر میشم من میرم جلو اون جوگیر میشه

فعلا اون سر لج افتاده چون میگه بعدش منتتو کشیدم کلی خبری ازت نبود

اون خودش هم خیلی دوسم داره و وابسته اس رابطمون خیلی خاص و خوب بود ولی تنها مشکل این بود میگفت ازدوا ...


به نظرم الانم دیر نیست 

خیلی راحت پیام داد تکلیف خودتو معلوم کن 

بگو بیا وقت همو تلف نکنیم 

من دنبال اینم 

اگ نمیخوای ی روزی ازدواج کنیم بهتره ک ادامه ندیم دیگه 

دچار یه کل کل شدیم اون میاد من جوگیر میشم من میرم جلو اون جوگیر میشه فعلا اون سر لج افتاده چون میگ ...

خوب دیگه فعلا ولش کن، 

میتونی یه پیام بدی و بگی مثلا فردا ساعت ۴ فلان جا هستم که حرفامون بزنیم،

اصلا نپرس میای یا نه،

 بعدم برو خودت سر قرار،

اگه اومد که حرف بزن،نیومدم کلا بیخیال شو، 

به نظرم الانم دیر نیست  خیلی راحت پیام داد تکلیف خودتو معلوم کن  بگو بیا وقت همو تلف نکن ...

خب همین کارو کردم

گفت تو ازدواج میخوای من ازدواجی نیستم گفتم پس حرفی نمیمونه

وبعد دیگه جوابشو ندادم

اومد برام یه متنی نوشت خداحافظ تا همیشه و بعد بلاک

بعد یه هفته از بلاک درم اورد گفت دلم برات تنگ شده.... منم گفتم منم دلم تنگته برای منم سخته

فرداش زنگ زد همو ببینیم من گفتم فایده نداره ببینیم که چی بشه

گفت حرف میزنیم کفتم باشه ولی ناراحت شد گفت خبر بده

منم نه اینکه خبر ندم گفتم امروز بریم چون من میخوام برم مسافرت نبستم گفت اوکی برو برگشتی هماهنگ میکنیم

دیگه نه اون خبری شد نه من اون هفته یک هفته بدون هیچ حرفی

یکشنبه من بهش پیام دادم دلم تنگ شده کلی پرید بهم که ععع توعم دلت تنگ میشه برای من سخت گذشته کجا بودی این مدت و....

الان بهش زنگ زدم گفتم نگفتی کی همو ببینیم گفت برنامه مو چک کنم خبر میدم گفتم ینی کی گفت خبر میدم مراقب خودت باش

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792