من و همسرم تو یه شهر جدا از خانوادم زندگی میکنیم هروقت بهشون زنگ میزنم انقد انرژی منفی میدن و از مشکلات میگن ک بعدش میخوام بزنم زیر گریه تصمیم گرفتم دیگه زنگ نزنم بهشون
حالا من زنگ میزنم مامانم فقط از شوهرم بد میگه از شرایط مالیم بد میگه انگار خودم کورم نمیبینم هی موج منفی میفرسته بجا اینکه یه دردی از شونه هام بردارن فقط چرت میگن.دردی درمان نمیکنین لاقل چرت و پرت نگید
من لاک میزنم.مژه میکارم ...بی حجاب بیرون میرم ولی دلم پاکه ...اولین بار این طرز فکر رو بنی امیه رواج داد که بگه یزید گرچه زن بازه گرچه مشروبخواره گرچه نماز نمیخونه ولی ایمان داره .ایمان یه مسئله قلبیه.یزیدم قلبا با ایمانه و میتونه جانشین پیامبر بشه.اما قران همه جا میگه ایمان بااااااید با عمل صالح باشه .خدا ازما عبادت نمیخواد فرمانبرداری میخواد.همون کاری که ابلیس نکرداگه زنی با عطر،آرایش یا تیپش دل مردی رو ببره از طرف دیگه از دل همسرش بیرون میره.دیدی مردایی که با زنی پیرتر و زشتر خیانت میکنن؟مرد رو مبرا نمیکنیم ولی از طرف زن این تقصیر هست.بعضیا میگن آزادی پوشش باشه من هر طور خواستم بگردم. مرد باید حفظ حریم کنه اما خدا میگه مردها چشم رو کنترل کنن و زن ها حجاب داشته باشن.نمیشه زن به وظیفه ش عمل نکنه و از مرد انتظار تقوا داشته باشه .اگه به همین راحتی بود یوسف یوسف نمیشد.