کنار مغازه شوهرم یه گل فروشی هس که صاحب گل فروشی تقریبا ۵۰ سالشه همیشه یه دختر ۱۲ یا ۱۳ ساله تپل پیش مرده بود من فکر میکردم دخترشه کاری بهشون نداشت امروز که تو مغازه نشسته بودم چشمم خورد پیر مرد ۵۰ ساله ای داشت دختر ۱۲ ساله رو دستمالی میکرد شوهرم رو صدا کردم گفتم مگه این باباش نیس چرا این کارا رو میکنه شوهرم گفت این صیغش هس گفت خانواده دختره تو رستوران کار میکنن از نداری و فقر دخترشون صیغه این مرده کردن تا خرجش رو بده و.... گفت هر روز اینجوری ان توجه نکن
یعنی قلبم تیر کشید 💔💔دنیا داره به کجا میرهه حالم بد شد