احساس عذاب وجدان

خوابت که دست خودت نیست ، به نظرم به شوهرت نگا کن که طرف یادت بره ، شوهر خوب سوزن تو انبار کاهه😂

احتمالا قبلا با احساساتی که نسبت به این آدم داشتی کنار نیومدی و سرکوبشون کردی یعنی من اینجوری فکر می‌کنم

به نظرم یه چند جلسه روانکاوی پیش یه روانشناس خوب و باتجربه برو حتما هم تو انتخاب روانشناست دقت کن کارش خوب نباشه ممکنه اصلا اشتباه تشخیص بده و راهکارهای غلطی بده

لازم هم نیست به همسرت بگی چرا میری که حساس شه فقط بگو حس می‌کنم نیازه برم خیلی توضیح نده و دلیلشو نگو

البته اگه شرایط رفتنو داری

یه روزی میاد که دیگه دلت برام نریزه

که یادت نیاد تولد من چند پاییزه

هر کدوم از ما کنار یکی دیگه خوشبخته

چیزی که امروز باورش واسه هر دومون سخته

یه روزی میاد سالی یه بارم یاد هم نیایم

از گذشتمون جز فراموشی هیچ چیزی نخوایم

از تو فکر ما خاطراتمون میتونه رد شه

بدون اینکه حتی یه لحظه حالمون بد شه

فکر نکردن به خاطراتمونو بلد میشیم

میبینیم همو از کنار هم ساده رد میشیم

انگار نه انگار به من میگفتی بی تو نابودم

انگار نه انگار یه روزگاری عاشقت بودم

میبینیم همو اونم یه جا که غرق احساسیم

با هرکی باشیم نباید بگیم همو میشناسیم

برای اینکه حتی یه لحظه سمت هم نیایم

میری و میرم بی خدافظی بدون سلام

همین عذاب وجدان خب تو حافظت میمونه باعث خواب دیدنت میشه 👀

مهم واقعیته وقتی حسی نداری دیگه عذاب وجدان واسه چیزی که دست خودت نیست نداشته باش

وقتی خوابش میبینی سعی کن بعدش بهش فکر نکنی . طوری رفتار کن که در خاطرت کم‌رنگ بشه هرچه کم‌رنگ تر بشه کمتر هم خوابش میبینی . هیچ احساس گناه و عذاب وجدان نداشته باش چون به اختیار خود کاری نکردی .