2777
2789
عنوان

ماجرای دیروز

65 بازدید | 4 پست

سلام روزتون بخیر

دیروز رفته بودم یک مرکز درمانی

بعد دیدم یک آقای جوانی با نوزاد حدودا یک ماهه اومد و گفت تا شب باید کارم انجام بشه برای نوزادم و برم و از شهرستان اومدم ولی اونجا گفتن امشب نمیشه و هفته ی بعد بیا

این آقای جوان و همسرش قیافه های موجهی داشتند و البته من آدمی هستم که خیلی سخت به کسی اطمینان میکنم ولی اینها رو دیدم متوجه شدم ادمهای درستی بودن و قبلم بهم گفت برو بگو و البته یک خانواده بودن و مشخص هم بود که احتمالا نمیتونن هتل بگیرن

همونجا خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم و رفتم بهشون گفتم اگر جایی برای اقامت ندارین شب میتونید بیاین منزل ما بخوابید

و شماره ام‌ رو بهشون دادم

خیلی خیلی تشکر کردن

همونجا یک آقایی که دید میخوام کمک کنم به ایشون سریع اومد نوبت خودشو داد بهشون

این رو گفتم نه برای اینکه از خودم تعریف کنم چون اینجا هیچکس من را نمیشناسه

فقط خواستم بگم خوبی گسترش پیدا میکنه

💚اشهد ان علی ولی الله 💚

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز