سلام خانما شبتون بخیر ازتون کمک میخوام
اول از خودم بگم بیست سالمه
ی خواستگار دارم ک میشه برادر شوهر عمم
بیست و سه سالشه و اینکه خیلی پسر با درک و شعور و با اخلاقی هستن
حدود یک سال هست ک ب بنده علاقه داره و من خبری نداشتم از علاقش
و این آقا گفتن ک من فقط این خانم رو میخوام و خانوادش از شهر دیگه اومدن قراره بیان خواستگاری
با حرفایی ک عمم بهم زد من هم راضی شدم ک بیان خواستگاری
مامان بنده هم راضیه خودمم راضیم بگی نگی
اما پدرم میگه ک نمیخوام بیان خواستگاری چون هنوز سنی نداری و بچه ای
بنظرتون چکار کنم چون واقعا نمیدونم چکار کنم
از یک طرف هم اگه بخوام قبول کنم چجوری باید ب پدرم بگم چون خجالت میکشم واقعا
اینم بگم ک رابطم با مامانم خوب نیست