همسرم سه تا برادر داره که از پدر یکی هستن از مادر جدا
پدرشوهرمم ۱۰ سال فوت شده حالا این سه تا برادر تواین ۱۰ سال ی زنگ هم نزدن به مادرشوهرم شوهرم
بعد ۱۰ سال دیروز اومدن خونه ما همسرم رفت مادرشو هم اورد
یکی از این برادرها ی زن بسیار بی ادب و شکم پرور داره
ی دخترهم داره همسن من ۱۴ سالگی شوهرش داده سیکلشم به زور گرفت دوتا دختر داره یکیش هم حامله بود
مادرش پرسید چرا بچه ندارید گفتم فعلا قصدشو نداریم انشاالله به وقتش
برگشت به مادرشوهرم گفت چرا نمیزنی دهن عروست دعوا بنداز بگو نوه بیارن فردا نازایی میگیره
مادرشوهرمم گفت من چیکارم بچه پدرمادر داره خودشون باید بخوان
بعد دخترش گفت ببین منو هم سن توم سه تا بچه دارم بچه نمیخواستی چرا شوهر کردی منم گفتم آفرین کار شاخی کردی مثل بچه گربه هرروز یکی میزایی هم سن منی ولی من ارشدمو گرفتم تو فکر دکترا هستم دارم برای خودم کسب و کار راه میندازم تو جز بچه اوردن کار دیگه از دستت برنمیاد
بالحن شوخی گفتم و خندیدم
بنظرتون خوب جوابشونو دادم؟
خودم که دارم حرص میخورم چرا کوبنده تر جواب ندادم 🤦♀️🤦♀️