تعمیرات داشتیم چند روز بعد پسرش امد کمک بعد پسره دانشجو بود گف شما زبانت خوبه گفتم اره گف امتحانم انلاینه کمکم کن بعد قبل اینکه پسره بیاد باباش سنمو پرسیدو به مامانم گف وقتشه ک دیگه دخترتم بره بعد پسرش اومد شنیدم ب پسرش گفت دختره ۲۰سالشه ها و اینا و بعد دیدم پسره زیر زیری نکاه میکرد پسره گف چجوری کانکت شیم برا زبان گفتم نمیدونم بعد گفتم خب شماره بدین پیام میدم خلاصه پسره ک رف من پیام دادم که زبان هروقت بود بم بگو اونم گف باشه و چخبر تعزیف کن یکم صحبت کردیم تا فردا پیام داد صبحت بخیر منم گفتم صبح بخیر بعد عصرش نوشتم خسته نباشی چون سرکار بوددبعد جواب نداد گفتم چیزی شده گف حس بد گرفتم من برا زبان گفتم باهم صحبت کنیم و اینا یهووو دیگه جواب نداد انگار بدش اومد بعد راستی بچه ها پسره مذهبیه نماز میخونه و اینا
من میدونم اشتباه کردم نباید کرم میگرفتمباش الان چه کنم خیلی دوسش دارم اخرین بار گفتم زبان کمک خاستید بگید فقط سین زد