من هیچ وقت مشهد واسه خوش گذشتن نرفتم فقط رفتم پیش اقا درد دل کنم اصلا میرم تو حرم دلم باز میشه
خدانکنه عزیزم ان شاالله هزارساله باشی سعی کن خوش بگذرونی یه وقتایی نتیجه هرکاری برعکس پیش بینی آدمه مطمئنم که خیلی بهت خوش میگذره ببین کی بهت گفتم بخاطرشوهرت هم که شده سعی کن گذشت داشته باشی اختلاف نظر توهمه ی سفرهاهست من هم قراره بادوتاازخواهرام خانوادکی بریم یکم استرس دارم بخاطر همین مسائل ولی سعی می کنم خوش بین باشم ان شاالله هم به من وهم به شما خ ش بگذره
اخه بحث اختلاف نظر هم نیست چون من اعصابم داغونه همه ب نظر من احترام میزارنا ولی من میگم ممکنه اونا یه چی بگن اصن به شوخی یا کاملا بی ربط این وسط من به خودم میگیرم و میریزم تو خودم هی خود خوری میکنم تاحایی ک اشکم در میادو سر شوهرم خالی میکنم و خوب خانوادمم بخاطر اینکارم باز توبیخم میکنن وای خدا فردا باید برم چنتا بسته قرص اعصاب قوی بگیرم بدرک خودم نمیخوام سفرو ب دل دیگران زهر کنم خاک تو سرم مث یه درخت بی ثمرم ک حتی سایه هم نداره و هرروز کلی برگ ازش کنده میشه و همین باعث ازار دیگرانه😔😔😔💔💔
اره خیلی دارم اذیت میشم تو این سن دارن بهم میگن نازا پشتم حرفه چجوری تحمل کنم سنم برای تحمل این درد خیلی پایینه بدبختی اینه هیشکیم حالمو درک نمیکنه نمیفهمه چون برای اونا بچه یعنی اینکه امشب بخوای ماه بعد داشته باشیش برای من یعنی ازین دکتر ب اون دکتر یعنی خوردن دارو های رنگارنگ زدن ده تا امپول درماه یعنی ناامیدی یعنی ترس از پریودی یعنی نگاهای ناامید شوهرم یعنی انشالله ماه بعد میشه یعنی دور نشده که بارداری برای من یعنی رویا
ببخشید گل نصف شبی نمیدونم چیشده مزاحم شما شدم😔💔
آخهههه بمیرم برادلت ناراحت نباش عزیزم مگه چندسالته چندوقته اقدامی؟معلومه سنت کمه وبخاطرتجربه ی کمت انقدربه حرفای خاله زنکی بعضی ازآدما اهمیت میدی ببین منم بارداری دومم بعدازدوسال اقدام اونم وقتی که ناامیدشده بودم ودرواقع بیخیال شده بودم باوجودیکه تنبلی تخمدان داشتم خداخواست وباردارشدم شایدباورت نشه ولی انتظار ماهانه مانع بزرگی برای بارداریه هرچی بی خیالترباشی بهترنتیجه می گیری یه کلاسی برو یه کاری بکن سرتو به اون کارمشغول کن تاکمتربه این قضیه فکرکنی
اره گلم ۱۹ سال و ۲ روزمه🥲🤣
یکسالو نیمه اقدامم
من بخاطر حرف مردم نبود ک اقدام کردم
من چون عاشق بچه بودم چون میخواستم از خودم یه مادر خوب بسازم اقدام کردم اونموقع ها اینقد عصبیو ناراحتو دلگیر نبودما اونموقع انرژیم بیشتر بود هرچند ک به اندازه امروز پخته و عاقل نبودم ولی خوب درون خودم اینو دیده بودم ک میتونم مادر خوبی باشم
ناراحتیم از حرف مردم نیست
حتی ازینکه بچه دار نمیشمم نیست
اونا بهونن ناراحتی اصلیم اینه ک فهمیدم من هیچوقت نمیتونم یه مادر خوب باشم
همونطور ک نتونستم همسر خوبی باشم .
من هیچوقت دختر خوبیم برای خانوادم نبودم
و....
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
2 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
